نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 1 صفحه : 65
مىکردم تا اینکه روزنامه اطلاعات مورخ سه شنبه 18 فروردین 43 را به من دادند، من از آقایان گله دارم که چرا زودتر به من ندادند، در این روزنامه کثیف اطلاعات تحت عنوان اتحاد مقدس در سرمقاله نوشته بودند که با روحانیت تفاهم شده و روحانیون با انقلاب سفید شاه و ملت موافق هستند، کدام انقلاب؟ کدام ملت؟ این انقلاب مربوط به روحانیت و مردم است؟!
آقایان که در دانشگاه هستید برسانید به همه که روحانیت با این انقلاب موافق نیست، ما که وسیله انتشاراتى نداریم، همه چیز را از ما گرفتهاند، تلویزیون و رادیو را از ما گرفتهاند، تلویزیون که در دست آن نانجیب است، رادیو هم که در دست خودشان هست، مطبوعات ما کثیف است. آنها مطلبى را مىنویسند یا مىگویند، فورا به تمام نقاط دوردسترسانند، آنوقت مردم بىاطلاع فکر مىکنند که روحانیون هم با آنها هستند، روحانیون با این مفاسد دوستى ندارند، اگر روزنامه اطلاعات جبران نکند با عکسالعمل شدید ما مواجه خواهد شد (یکى از حضار گفت تحریمش کنید، امام فرمودند نه، حالا موقعش نیست هر چیزى جایى دارد).
خمینى را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد. با سرنیزه نمىشود اصلاحات کرد، با نوشتن خمینى خائن به دیوارهاى تهران که مملکت اصلاح نمىشود، دیدید غلط کردید؟ دیدید اشتباه کردید؟ خاضع به احکام اسلام شوید، ما شما را پشتیبانى مىکنیم. اگر از آزاد نمودن ما برنامه دیگرى دارند، اگر خیال دیگرى در سر دارند، اگر مىخواهند آشوب کنند بسم الله بفرمایند.
در روزنامه مورخ 12 / 5 / 1342 که مرا از زندان قیطریه آوردند، نوشتند که مفهومش این بود که روحانیت در سیاست مداخله نخواهد کرد. من الان حقیقت موضوع را براى شما بیان مىکنم، آمد یک نفر از اشخاصى که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت آقا سیاست عبارت است از دورغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدر سوختگى است و آن را شما براى ما بگذارید، چون موقع مقتضى نبود نخواستم با او بحثى بکنم، گفتم ما از اول وارد این سیاست که شما مىگویید نبودهایم. امروز چون موقع مقتضى است مىگویم اسلام این نیست، والله اسلام تماش سیاست است، اسلام را بد معرفى کردهاند، سیاست مدن از اسلام سرچشمه مىگیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم، من پاپ نیستم که فقط روزهاى یکشنبه مراسمى انجام دهم و بقیه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور دیگر کارى نداشته باشم، پایگاه استقلال اسلامى اینجاست، باید این مملکت را از این گرفتارىها نجات داد. نمىخواهند این مملکت اصلاح بشود، اجانب نمىخواهند مملکت آباد شود، اینها حتى آب هم براى این ملت تهیه نکردهاند، آبى که ما در قم از آن استفاده مىکنیم در اروپا حتى به حیواناتشان هم نمىدهند، اگر راست مىگویند براى بیکاران کار پیدا کنند، این جوان (اشاره به یکى از دانشجویان ) بعد از بیست سال تحصیل کار مىخواهد، فردا که فارغالتحصیل مىشود سرگردان است، اگر معاشش فراهم نشود نمىتواند دین خود را حفظ کند، شما خیال مىکنید آن دزدى که شبهااز دیوار با آنهمه مخاطرات بالا میرود و یا زنى که عفت خود را مىفروشد، تقصیر دارد؟ وضع معیشت بد است که اینهمه جنایات و مفاسد که شب و روز در روزنامهها
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 1 صفحه : 65