responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 1  صفحه : 274

دانشگاه استقلالى و استعمارى

اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیح استقلالى بود، مستقل بود و اشخاصى که در آن جا (اگر صالحى هم در آنجا باشد) مى‌توانستند که کارى را که مى‌خواهند و صلاح است انجام بدهند، روزگار مملکت ما به اینجا نمى‌رسید و به بدتراز این براى نسل آتیه شاید خداى نخواسته بشود. دانشگاه ما را اشخاصى قبضه کردند که اینها خودشان انگل هستند و خودشان استعمارى هستند و خودشان نوکرمآب هستند و تمام اینها سرچشمه‌اش همان یک نفر آدم است حالا مگر در دانشگاه اگر یک معلمى، یک استادى بخواهد یک چیزى بگوید قدرت دارد، مگر سازمان امنیت به امر اعلیحضرت مى‌گذارد که یک چنین حرفى بشود.اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیحى بود،این جوان‌هاى ما که در دانشگاه مى‌خواهند یک حرف حقى رابزنند،با پلیس خفه‌شان نمى‌کردند. دختر را مى‌زنند، پسر را مى‌زنند، جوان را مى‌زنند، حبس مى‌کنند، چه مى‌کنند، این براى این است که دانشگاه ما استقلالى ندارد. دانشگاه ما نداریم، دانشگاهى که یک نفر آدم بر آن حکومت کند،این دانشگاه نمى‌شود، محیط علم باید محیط آزاد باشد.

مجلس ملى و مصونیت مستشاران نظامى!!

اگر مجلس ما یک مجلس صالحى بود و این ابزار دست صلحا بود، این قوانین را مى‌گذاشتند بگذرد؟ مصونیت مستشارهاى امریکایى که ذلت ایران و ننگ ایران است و بود، اینها مى‌گذاشتند تصویب بشود؟ مجلس ما نداریم،یک عده اشخاص را مأمور هستند، هم مأمور سازمان امنیت اسمش را گذاشته‌اند مجلس اینها مأمور هستند همه‌شان، اگر اینها آزاد بودند و اگر مجلس، مجلس ملى بود و مال مردم بود که نمى‌گذاشتند اینهمه اسلحه بخرند، نفت ما را بدهند و آهن بخرند، آهنى که نمى توانند به کار بیندازند، خودشان هم متحیرند باید مستشار آمریکایى و متخصص آمریکایى بیاید نشان بدهد و به اینها هم نشان نمى‌دهند، آنها یک جانورهایى هستند که به این حرف‌ها تسلیم نمى‌شوند، و آنها آمدند اینجابا حقوق‌هاى گزاف، حقوق‌هاى گزاف که مااطلاع نداریم و تصورش هم نمى‌کنیم که اینها هر یکیشان ماهى چقدر مى‌گیرند، همین قدر عددشان را مى گویند زیادند مستشارها و تعدادشان چند صد نفر و یا چند هزار نفر من الان نمى‌دانم و آن وقت (60 هزار نفر ظاهرا گفتند) با چقدر حقوق، هر یک چقدر حقوق از این ملت مى‌گیرد، از جیب این فقرا و بیچاره‌ها در مى‌آورند و به جیب این گردن‌کلفت‌ها مى‌ریزند و آنوقت اینها مگر به نظامى ما تعلیم نظامى مى‌دهند؟اینها مى‌خواهند این نظامى‌ها را همین طورى نگه دارند که هر طورى دلشان مى‌خواهد عمل بکنند.

شاه، سرمنشاء تمام مفاسد.

اگر ما یک ارتش انگلى نداشتیم و یک ارتش مستقلى داشتیم اجازه نمى داد که مستشارها بیایند همه چیزها در تحت دستور آنها باشد و اینها صاحب‌منصب‌هایشان جز آلت هیچ چیز نباشند براى این که



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 1  صفحه : 274
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست