responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 99
آنها را یکدست می‌کند ، این خود دلیل است که یک روح زنده در این ملت‌ وجود دارد .
اجتماع آنروز ایران یک اجتماع طبقاتی عجیبی بود با همه عوارض و آثاری‌ که در اینگونه اجتماعات هست ، تا آنجا که حتی آتشکده های طبقات مختلف‌ با هم فرق داشت ، فرض کنید که میان ما مساجد اغنیا از مساجد فقرا جدا باشد چه روحی در مردم بیدار می‌شود ؟ ! طبقات بسته بود ، هیچکس حق‌ نداشت از طبقه ای وارد طبقه دیگر بشود ، کیش و قانون آنروز هرگز اجازه‌ نمی داد که یک کفش دوز و یا کارگر بتواند با سواد بشود ، تعلیم و تعلم‌ تنها در انحصار اعیان زادگان و موبد زادگان بود .
دین زرتشت در اصل هر چه بود ، به قدری در دست موبدها فاسد شده بود که‌ ملت باهوش ایران هیچگاه نمی توانست از روی صمیم قلب به آن عقیده‌ داشته باشد و حتی آنچنانکه محققین گفته اند اگر هم اسلام در آنوقت به‌ ایران نیامده بود مسیحیت تدریجا ایران را مسخر می‌کرد و زرتشتی گری را از میان می‌برد . روشنفکران و باسوادان آن روز ایران ، و همچنین مراکز علمی و فرهنگی ایران آنروز را مسیحیان تشکیل می‌داده‌اند نه زردشتیان . زردشتیان‌ آنچنان دچار غرور و تعصبهای خشک و سنتهای غلط بودند که نمی توانستند درباره علم و فرهنگ و عدالت و آزادی بیندیشند . و در واقع مسیحیت بیش‌ از زردشتی گری از ورود اسلام به ایران زیان دید ، زیرا زمینه بسیار مناسبی‌ را از دست داد .
بی علاقگی مردم ایران نسبت به حکومت و دستگاه دینی و روحانیتشان ، سبب می‌شد که سربازان آنها در جنگها بامیل و رغبت علیه مسلمانان نجنگند و حتی در بسیاری از موارد به آنها کمک کنند [1] .


[1] مرحوم محمد قزوینی در بیست مقاله آورده است که : " ایرانیان‌ خائن و عرب ماب آنوقت از اولیاء امور و حکام ولایات و مرزبانان اطراف‌ >

نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست