نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 627
خاجوئی ، آقا محمد بیدآبادی ، ملاعلی نوری ، میرفندرسکی . عبدالرزاق لاهیجی
ملا محمد جعفر لنگرودی و غیر هم . این گروه اگر چه مرکز تحصیل یا تدریسشان
اصفهان بوده است ، ولی خودشان از شمال ایرانند .
10 - طبقات فلاسفه ، به ترتیبی که ما بدست آوردهایم ، یک سلسله منظم
و مرتب و بدون وقفه است و نشانه یک فرهنگ مستمر است . همچنانکه نظیر
آنرا در فقه و حدیث و عرفان و ادبیات و حتی ریاضیات میتوانیم ارائه
دهیم .
از نظر استاد و شاگردی ، فقط در دو نقطه است که به نقطه مجهول میرسیم
یکی در ملااسماعیل خاجوئی که زمانش مقارن با فتنه افغان است ، نه خودش
و نه دیگران ( در حدودی که ما بدست آوردهایم ) از اساتید او یاد
نکردهاند . و دیگر در فخرالدین سماکی استاد میرداماد است که اساتید او
را نمیشناسیم [1] .
البته در این دو نقطه وقفهای پیدا نشده است ، تسلسل استاد و شاگرد بهم
نخورده است بلکه فعلا بر ما مجهول است . شاید بعدها بدست آید . اگر از
این دو نقطه مجهول صرف نظر کنیم ، میتوانیم سلسله اساتید خود را تا
بوعلی مشخص کنیم و اگر شیخ بهایی را به عنوان استاد فلسفه بپذیریم ، یکی
از دو نقطه ابهام برطرف میشود یعنی از طریق شیخ بهایی و استادش
ملاعبدالله یزدی نه از طریق میرداماد تا بوعلی سلسله استاد و شاگردی مشخص
است .
بوعلی شخصا وضع دیگری دارد ، او اساسا استاد فلسفه نداشته است
استفادهاش صرفا از کتب دیگران بوده است .
11 - نه تنها بوعلی در فلسفه استاد نداشته است و با مطالعه کتب
دیگران
[1] خوشبختانه در مورد فخرالدین سماکی اخیرا به دست آمد که شاگرد
غیاثالدین منصور بوده است رجوع شود به صفحه 585 همین کتاب ( پاورقی )
بنابراین ، این نقطه مجهول تبدیل به معلوم شد . امیدواریم با همکاری
فضلاءمتتبع به استاد یا اساتید خواجوئی نیز دست یا بیم و نقطه مجهولی از
این جهت باقی نماند .
نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 627