responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 607
تمام ما یملک منقول و غیر منقول خود را صرف نیازمندان کرد و تا پایان‌ عمر درویشانه زیست .
حکیم قمشه‌ای در اوج شهرت آقاعلی حکیم مدرس زنوزی و میرزا ابوالحسن‌ جلوه به تهران آمد و با آنکه مشرب اصلیش صدرائی بود ، کتب بوعلی را تدریس کرد و بازار میرزای جلوه را که تخصصش در فلسفه بوعلی بود شکست .
به طوری که معروف شد : ( جلوه از جلوه افتاد ) .
حکیم قمشه‌ای هرگز جامه روستائی را از تن دور نکرد و درزی و جامه علما در نیامد ، مرحوم جهانگیر خان قشقائی که سالها شاگرد او بوده است نقل‌ کرده که به شوق استفاده از محضر حکیم قمشه‌ای بتهران رفتم ، همان شب اول‌ خود را به محضر او رساندم ، وضع لباسهای او علمائی نبود ، به کرباسفروشهای سده می‌مانست . حاجت خود را بدو گفتم ، گفت میعاد من و تو فردا در خرابات . خرابات محلی بود در خارج خندق ( قدیم ) تهران و در آنجا قهوه‌خانه‌ای بود که درویشی آنرا اداره می‌کرد ، روز بعد اسفار ملاصدرا را با خود بردم ، او را در خلوتگاهی دیدم که بر حصیری نشسته بود . اسفار را گشودم او آن را از بر می‌خواند سپس بتحقیق مطلب پرداخت ، مرا آن‌ چنان به وجد آورد که از خود بی‌خود شدم ، می‌خواستم دیوانه شوم . حکیم‌
( قوت می‌بشکند ابریق را ) [1] .
حکیم قمشه‌ای از ذوق شعری عالی ، برخوردار بود و به ( صهبا ) تخلص‌ می‌کرده است . او در سال 1306 ، در کنج حجره مدرسه ، در تنهائی و خلوت و سکوتی عارفانه از دنیا رفت . قضا را آنروز مصادف بود با فوت مفتی‌ بزرگ شهر ، مرحوم حاج ملاعلی کنی و در شهر غوغائی برپا بود . دوستان و ارادتمندانش ساعتها پس از فوت او از درگذ شتش آگاه شدند ، آن گروه‌ معدود او را در سر قبر آقا به خاک سپردند [2]


[1] مقدمه رساله ولایت حکیم قمشه‌ای ص . 14 [2] مقدمه آقای همائی بر کتاب برگزیده دیوان سه شاعر اصفهان .

نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 607
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست