نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 289
یکی از استادهای آنجا که قبلا طلبه بود و بعد رفت آمریکا تحصیل کرد و
دکتر شد و آمد و واقعا مرد فاضلی هم هست ، مامور شده بود که مرا معرفی
کند . آمد پشت تریبون ایستاد ( جلسه هم مثل همین جلسه ، خیلی پر جمعیت
و با عظمت بود ) یک مقدار معرفی کرد : من فلانی را میشناسم ، حوزه قم
چنین ، حوزه قم چنان و . . . بعد در آخر سخنانش این جمله را گفت : "
من این جمله را با کمال جرات میگویم : اگر برای دیگران لباس روحانیت
افتخار است ، فلانی افتخار لباس روحانیت است " . آتش گرفتم از این
حرف . ایستاده سخنرانی میکردم ، عبایم را هم قبلا تا میکردم و روی تریبون
میگذاشتم . مقداری حرف زدم ، رو کردم به آن شخص ، گفتم : آقای فلان !
این چه حرفی بود که از دهانت بیرون آمد ؟ ! تو اصلا میفهمی چه داری
میگویی ؟ ! من چه کسی هستم که تو میگویی فلانی افتخار این لباس است . با
اینکه من آنوقت دانشگاهی هم بودم و به اصطلاح ذوحیاتین بودم ، گفتم : آقا
! من در تمام عمرم یک افتخار بیشتر ندارم ، آن هم همین عمامه و عباست .
من کیام که افتخار باشم ؟ ! این تعارفهای پوچ چیست که به همدیگر میکنیم
؟ ! ابوذر غفاری را باید گفت افتخار اسلام است ، این اسلام است که ابوذر
پرورش داده است . عمار یاسر افتخار اسلام است ، اسلام است که عمار یاسر
پرورش داده است . بوعلی سینا افتخار اسلام است ، اسلام است که نبوغ
بوعلی سینا را شکفت . خواجه نصیر الدین افتخار اسلام است ، صدر
المتالهین شیرازی افتخار اسلام است ، شیخ مرتضی انصاری افتخار اسلام است
، میرداماد افتخار اسلام است ، شیخ بهایی افتخار
نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 289