نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 279
صحبت کردم ، گفتند قضیه از این قرار است : کوفه سقوط کرد ، مسلم و هانی
کشته شدند . تا این جمله را شنید ، اول اشک از چشمانش جاری شد . حالا
ببینید چه جملهای را میخواند :
« من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و
منهم من ینتظرو ما بدلوا تبدیلا »[1] . ( اصلا در قرآن آیهای مناسبتر
برای چنین موقعی پیدا نمیکنید . ) بعضی از مومنین به پیمانی که با خدای
خویش هستند ، وفا کردند . از اینهائی که وفا کننده به پیمان خویش هستند
، بعضی از آنها گذشتند و رفتند شهید شدند و عده دیگر هم انتظار میکشند تا
نوبت آنها بشود . یعنی ما فقط برای کوفه نیامدیم . کوفه سقوط کرد که کرد
. حرکت ما که فقط معلول دعوت مردم کوفه نبوده است . این یکی از عوامل
بود که برای ما این وظیفه را ایجاب میکرد که عجالتا از مکه بیائیم به
طرف کوفه . ما وظیفه بزرگتر و سنگینتری داریم . مسلم به پیمان خود وفا
کرد و کارش گذشت ، پایان یافت ، شهید شد . آن سرنوشت مسلم را ما هم
پیدا کنیم .
از نظر اینکه امام مهاجم و ثائر و انقلابی بود ، منطقش با منطق مدافع و
با منطق متعاون فرق میکند . منطق مدافع ، منطق آدمی است که یک شیء
گرانبها دارد دزد میخواهد آن را از او بگیرد . بسا هست که اگر کشتی هم
بگیرد ، دزد را به زمین میزند ، ولی به این مسائل فکر نمیکند ، آن را
محکم گرفته ، در میرود که دزد از او نگیرد . کار ندارد که حالا زورش کمتر
است
[1] سوره احزاب ، آیه . 23
نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 279