نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 277
هستند نه یزید و حکومت وقت ، به آن شیعیان سست عنصر میگوید : مرا
دعوت کردید ، من آمدم . نمیخواهید ، بر میگردم . شما مرا دعوت کردید ،
دعوت شما برای من وظیفه ایجاب کرده ، اما حالا که پشیمان شدید ، من بر
میگردم . آیا این ، یعنی دیگر بیعت هم میکنم ؟ ابدا . آن ، عامل و مسئله
دیگری است ، چنانکه خودش گفت : اگر در تمام روی زمین یک نقطه وجود
نداشته باشد که مرا جا بدهد ( نه تنها شما مرا جا ندهید ) باز هم بیعت
نمیکنم .
از نظر عامل امر به معروف و نهی از منکر که از این نظر امام حسین دیگر
مدافع نیست ، متعاون نیست ، بلکه یک مهاجم است ، یک ثائر و یک
انقلابی است چطور ؟ نه ، از آن نظر حسابش سر جای خودش است .
یکی از اشتباهاتی که نویسنده کتاب " شهید جاوید " در اینجا کرده
است ، به نظر من اینست که برای عامل دعوت مردم کوفه ، ارزش بیش از
حد قائل شده است ، گوئی خیال کرده است که عامل اساسی و اصلی ، این است
. البته اینها ، اجتهاد و استنباط است . خوب ، یک کسی استنباط میکند ،
اشتباه میکند . اشتباه کرده است . غیر از این من چیزی نمیخواهم بگویم .
یک اجتهاد اشتباه بوده است . خیر ، در میان این عاملها ، اتفاقا
کوچکترین آنها از نظر تاثیر ، عامل دعوت مردم کوفه است . و الا اگر عامل
اساسی این میبود ، آنوقتی که به امام خبر رسید که زمینه کوفه دیگر منتفی
شد ، امام میبایست دست از آن حرفهای دیگرش هم بر میداشت و میگفت
بسیار خوب ، حالا که اینطور شد ،
نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 277