نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 216
نزد من ، مرگ از ننگ ذلت و پستی بهتر و عزیزتر و محبوبتر است . اسم
این شعار را باید گذاشت شعار آزادی ، شعار عزت ، شعار شرافت . یعنی
برای یک مسلمان واقعی ، مرگ ، همیشه سزاوارتر است از زیر بار ننگ
ذلت رفتن . مردم دنیا ! بدانید اگر حسین حاضر است که تا آخرین قطره خون
خود و جوانانش ریخته شود ، برای چیست ؟ حسین در دامن پیغمبر و علی
بزرگ شده است ( تعبیر از خودش است ) ، از پستان زهرا شیر خورده است
.
خطبهای دارد اباعبدالله در روز عاشورا ، در آنوقتی که از نظر ظاهر ،
همه امیدها قطع شده است و هر کسی باشد ، خودش را میبازد . ولی این خطبه
آنچنان شور و احساسات دارد که گوئی آتش است که از دهان حسین بیرون
میآید ، اینقدر داغ است .
آیا این جملهها شوخی است ؟ : « الا و ان الدعی ابن الدعی قد رکز بین
اثنتین بین السله و الذله ، و هیهات منا الذله » .
پسر زیاد از شمشیرش خون میچکید . پدر سفاکش بیست سال قبل آنچنان از
مردم کوفه زهر چشم گرفته بود که تا مردم کوفه شنیدند پسر زیاد مامور کوفه
شده است ، خودبخود از ترس خزیدند به خانههای خودشان ، چون او و پدرش
را میشناختند که چه خونخوارهائی هستند .
همینکه پسر زیاد آمد به کوفه و امیر کوفه شد ، به خاطر رعبی که پدرش
در دل مردم کوفه ایجاد کرده بود ، مردم از دور مسلم پراکنده شدند .
اینقدر مردم مرعوب اینها بودند .
امام حسین خطاب به مردم کوفه میفرماید : « الا و ان الدعی ابن الدعی »
مردم ! آن زنازاده پسر زنازاده ، آن امیر و فرمانده
نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 216