نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 187
مجلس ابن زیاد میشوند ، بعد از آنهمه شکنجههای روحی و جسمی ، چه حالتی
دارند . زینب سلام الله علیها را وارد مجلس ابن زیاد میکنند . او زنی
است بلند بالا . عدهای تعبیر کردهاند : و حفت بها اماوها یعنی کنیزانش
دورش را گرفته بودند . مقصود کنیز به معنای اصطلاحی نیست . چون همه
زنهای اصحاب که شرکت کرده بودند ، برای زینب سیادت و بزرگواری قائل
بودند ، خودشان را مثل کنیز میدانستند . اینها دور زینب را گرفته بودند
و زینب در وسط اینها وارد مجلس ابن زیاد شد ولی سلام نکرد ، اعتنا نکرد
. ابن زیاد از اینکه او احساس مقاومت کرد ، ناراحت شد . سلام نکردن
زینب معنایش اینست که هنوزاراده ما زنده است ، هنوز هم ما به شما
اعتنا نداریم ، هنوز هم روح حسین بن علی در کالبد زینب میگوید :
« هیهات منا الذله ، » هنوز میگوید : « لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا
افر فرار العبید یا : لا اقر اقرار العبید » [1]
ابن زیاد از این بی اعتنائی سخت ناراحت شد . میفهمید این کیست . همه
گزارشها به او رسیده بود . وقتی فهمید زنی از همه محترمتر است و زنان
دیگر با احترام خاصی دورش را گرفتهاند ، لابد حدس میزد که او کیست چون
خبر داشت که کی هست ، کی نیست . در عین حال گفت : من هذه المتکبره ؟
یا : من هذه المتنکره ؟ ( دو جور ضبط کردهاند ) . این متکبر ، این زن
پرنخوت
[1] ارشاد مفید ص 235 [ خود را همچون شخصی ذلیل و درمانده به دست شما
نمی سپارم ، و چون بندگان نیز نخواهم گریخت ] یا [ چون بندگان اقرار و
اعتراف نخواهم کرد ] .
نام کتاب : حماسه حسینی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 187