responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 270
این طور هست . من نمی‌دانم ، شاید شخص اباعبدالله در این مورد نظر داشته . البته این‌ مطلب را اثبات نمی‌کنم ولی نفی هم نمی‌کنم . داستان کربلا در هزار و دویست سال پیش روی صفحه کتاب آمده ، یک وقتی آمده که کسی فکر نمی‌کرده‌ که این حادثه این قدر گسترش پیدا خواهد کرد . متن تاریخ این حادثه گویی‌ اساسا برای یک نمایشنامه نوشته شده است ، شبیه پذیر است ، گویی دستور داده‌اند که آن را برای صحنه بودن بسازند . شهادتهای فجیع ما زیاد داریم‌ ولی این داستان به این شکل آیا می‌تواند تصادف باشد و تعمد نباشد و اباعبدالله به این مطلب توجه نکرده باشد ؟ من نمی‌دانم ، ولی بالاخره قضیه‌ این طور است و باور هم نمی‌کنم که تعمدی در کار نباشد . از امام تقاضای بیعت می‌کنند ، بعد از سه روز امام حرکت می‌کند و می‌رود به مکه و به اصطلاح مهاجرت می‌کند و در مکه که حرم امن الهی است ، سکنی‌ می‌گزیند و شروع به فعالیت می‌کند . چرا به مکه رفت ؟ آیا به این جهت که‌ مکه حرم امن الهی بود و معتقد بود که بنی امیه مکه را محترم خواهند شمرد ؟ یعنی درباره بنی امیه ، چنین اعتقاد داشت که اگر سیاستشان اقتضا بکند و بخواهند او را در مکه بکشند ، اینکار را نمی‌کنند ؟ یا نه ، رفتن به مکه‌ اولا برای این بود که خود این مهاجرت ، اعلام مخالفت بود . اگر در مدینه‌ می‌ماند و می‌گفت من بیعت نمی‌کنم صدایش آنقدر به عالم اسلام نمی‌رسید . بدین جهت هم گفت بیعت نمی‌کنم و هم اهل بیتش را حرکت داد و برد به‌
نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 270
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست