نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 27
نذر علی لئن عادوا و ان رجعوا
لازرعن طریق التفت ریحانا
من نذر کردم که اگر اینها برگردند راه تفت را ریحان بکارم . این شعر
عربی بیشتر برای من اسباب تعجب شد که این شعر از کجا پیدا شده ؟ بعد
بدنبال آن رفتم و گشتم ، دیدم این تفتی که در این شعر آمده کربلا نیست ،
بلکه این تفت سرزمین مربوط به داستان لیلی و مجنون معروف است که لیلی
در آن سرزمین سکونت میکرده و این شعر مال مجنون عامری است برای لیلی ،
و این آدم این شعر را برای لیلا مادر علی اکبر و کربلا میخوانده . تصور
کنید اگر یک مسیحی یا یک یهودی یا یک آدم لامذهب آنجا باشد و این
قضایا را بشنود ، آیا نخواهد گفت که تاریخ اینها چه مزخرفاتی دارد ؟
آنها که نمیفهمند که این داستان را این شخص از خودش جعل کرده است ،
بلکه میگویند العیاذ بالله زنهای اینها چقدر بیشعور بودهاند که نذر
میکردند از کربلا تا مدینه را ریحان بکارند . این حرفها یعنی چه ؟ !
از این بالاتر ، ( حاجی نوری ) میگوید در همان گرما گرم روز عاشورا که
میدانید مجال نماز خواندن هم نبود ، اما نماز خوف [1] خواند و با عجله
هم خواند . حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که
امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند ، و تا امام این دو رکعت
نماز را خواندند ، این دو نفر در اثر تیرهای پیاپی که میآمد از پا در
آمدند . [1] نماز خوف همان نماز فریضه است که بصورت قصر خوانده میشود .
نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 27