responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 178
وارد می‌کنند و همین زینب ( س ) اسیر رنج دیده و رنج کشیده ، در همان‌ محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد که‌ یزید معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد . یزید شعرهای ابن‌زبعری را با خودش می‌خواند ، و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار می‌کند .
زینب فریادش بلند می‌شود : « اظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاساری ان بنا علی الله هوانا و بک علیه کرامه » ؟ [1] ای یزید ! خیلی باد به دماغت انداخته‌ای « شمخت بانفک » [2] ! تو خیال می‌کنی اینکه امروز ما را اسیر کرده‌ای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته‌ای ، و ما در مشت نوکرهای تو هستیم ، یک نعمت و موهبتی از طرف‌ خداوند بر تو است ؟ ! به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی ، و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم . ببینید اینها مردمی هستند که بجز ایمان و شخصیت روحی و معنوی همه چیزشان را از دست داده‌اند . آن وقت شما توقع ندارید که یک همچون شخصیتی مانند شخصیت زینب ( س ) چنین حماسه‌ای بیافریند ، و در شام انقلاب به وجود بیاورد ؟ همان طور که انقلاب هم به وجود آورد .
یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض بکند


1 و[2] بحار الانوار ، جلد 45 ، صفحه 133 و مقتل الحسین ، مقرم ، صفحه‌ 462 و اللهوف ، صفحه . 76 ای یزید آیا تو گمان کردی که اقطار زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفته‌ای و این یک موهبتی است از طرف خدا برای تو و ذلت و خواری است برای ما .

نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 178
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست