نام کتاب : حق و باطل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 49
در اینجا بعضی از مفسرین گفته اند که یعنی این چنین خداوند حق و باطل
را مثال میزند ، بعضی دیگر گفته اند این چنین خداوند حق و باطل را به
یکدیگر میزند ، یعنی این چنین میان حق و باطل تصادم و برخورد واقع میشود
برخورد حق و باطل چیزی است نظیر برخورد آب و کف .
« فاما الربد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض »[1].
و اما کف میرود و نیست و نابود میشود و اما آنچه به مردم سود میرساند
در زمین باقی میماند به اصطلاح ادبی اینجا حکمی را معلق به صفتی کرده است
، یعنی این صفت علت آن حکم است نفرموده آب باقی میماند ، فلز باقی
میماند ، بلکه میفرماید آنچه برای مردم نافع است از آن آب و فلز ، به
اعتبار نافع بودن باقی میماند ، به دلیل اینکه نافع است ، خیر است ،
سودمند است باقی میماند یعنی بقا ، از آن نافع بودن و سودمندی است ،
بیسودها ، بیخاصیتها ، بیفایده ها حذف شدنی و از بین رفتنی و محکوماند
« کذلک یضرب الله الامثال »[2] ، خدا مثلها را این چنین بیان میکند
از این مثال چند نکته جالب استفاده میشود :
الف : نمود داشتن باطل و اصیل بودن حق
« فاحتمل السیل زبدا رابیا »[2] یعنی کف روی آب را میگیرد و
میپوشاند ، به طوری که اگر آدم جاهلی بیاید نگاه کند و از ماهیت قضیه
خبر نداشته باشد ، کف خروشانی را میبیند که در حرکت
[2][1] سوره رعد ، آیه . 17
نام کتاب : حق و باطل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 49