نام کتاب : جامعه و تاریخ نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 41
اجباری بودن ، مستلزم عمومی بودن و همگانی بودن است .
ولی اگر نظریه سوم را بپذیریم ، هم فرد را اصیل بدانیم و هم جامعه را
هر چند جامعه نیرویی دارد غالب بر نیروی افراد ، مستلزم مجبور بودن
افراد در مسائل انسانی و امور اجتماعی نیست . جبر دورکهایمی ناشی از آن
است که از اصالت فطرت انسانی که ناشی از تکامل جوهری انسان در متن
طبیعت است غفلت شده است . این فطرت به انسان نوعی حریت و امکان و
آزادی میدهد که او را بر عصیان در برابر تحمیلات اجتماع توانا میسازد .
این است که در رابطه فرد و جامعه نوعی [ ( امیر بین الامرین "
حکمفرماست .
قرآن کریم در عین اینکه برای جامعه ، طبیعت و شخصیت و عینیت و نیرو
و حیات و مرگ و اجل و وجدان و طاعت و عصیان قائل است ، صریحا فرد را
از نظر امکان سرپیچی از فرمان جامعه توانا میداند . تکیه قرآن بر آن چیزی
است که آن را " فطره الله " مینامد و میخواند . در سوره نساء آیه 97
درباره گروهی که خود را [ ( مستضعفین " و ناتوانان در جامعه مکه
مینامیدند و استضعاف خود را عذری برای ترک مسؤولیتهای فطری خود
میشمردند ، و در واقع ، خود را در برابر جامعه خود مجبور قلمداد میکردند
میفرماید به هیچ وجه عذر آنها پذیرفته نیست ، زیرا حداقل امکان مهاجرت
از آن جو اجتماعی و رساندن خود به جو اجتماعی دیگر بود .
و یا در جای دیگر میگوید :
" « یا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم »"
[1] . [1] مائده / . 105
نام کتاب : جامعه و تاریخ نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 41