نام کتاب : جامعه و تاریخ نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 25
یکدیگر ، ماهیت ، خواص و آثار خود را از دست میدهند و در وجود "
مرکب " حل میشوند .
انسانها در زندگی اجتماعی هرگز به این گونه در یکدیگر ادغام نمیشوند و
در جامعه به عنوان " انسان الکل " حل نمیگردند . پس جامعه وجود اصیل و
عینی و حقیقی ندارد ، وجود اعتباری و انتزاعی دارد ، آنچه وجود اصیل و
عینی و حقیقی دارد فرد است و بس . پس در عین اینکه زندگی انسانی در
جامعه شکل و ماهیت اجتماعی دارد ، افراد اجتماع به صورت یک مرکب
حقیقی به نام جامعه درنمیآیند .
ب . جامعه مرکب حقیقی همانند مرکبات طبیعی نیست ، اما مرکب صناعی
هست ، و مرکب صناعی خود نوعی مرکب حقیقی است هر چند مرکب طبیعی
نیست ، مرکب صناعی مانند یک ماشین که یک دستگاه مرتبط الاجزاء است .
در مرکب طبیعی اجزاء ، هم هویت خود را از دست میدهند و در " کل " حل
میگردند و همبالتبع و بالجبر استقلال اثر خود را ، اما در مرکب صناعی ،
اجزاء هویت خود را از دست نمیدهند ، ولی استقلال اثر خود را از دست
میدهند . اجزاء به گونهای خاص با یکدیگر مربوط میشوند و آثارشان نیز با
یکدیگر پیوستگی پیدا میکنند و در نتیجه آثاری بروز میکند که عین مجموع
اثر اجزاء در حال استقلال نیست . مثلا یک اتومبیل اشیاء و یا اشخاص را
با سرعت معین از محلی به محل دیگر منتقل میکند ، در حالی که این اثر نه
به جزئی خاص تعلق دارد و نه مجموعه آثار اجزاء در حال استقلال و عدم
ارتباط است . در ترکیب ماشین همکاری و ارتباط و پیوستگی جبری میان اجزا
هست ، ولی محو هویت اجزاء در
نام کتاب : جامعه و تاریخ نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 25