نام کتاب : جاذبه و دافعه علی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 122
خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی . مردمی نادان و فاقد
بصیرت بودند بلکه اساسا منکر بصیرت در عمل بودند
> " منکر " محو شود . پس در جائی باید امر به معروف کرد و نهی از
منکر نمود که احتمال ترتب این اثر در بین باشد . اگر میدانیم که قطعا
بیاثر است دیگر وجوب چرا ؟
و دیگر اینکه اصل تشریع این عمل برای این است که مصلحتی انجام گیرد .
قهرا در جائی باید صورت بگیرد که مفسده بالاتری بر آن مرتب نشود . لازمه
این دو شرط بصیرت در عمل است . آدمی که بصیرت در عمل را فاقد است
نمیتواند پیش بینی کند که آیا اثری بر این کار مترتب هست یا نیست و
آیا مفسده بالاتری را در بر دارد یا ندارد ؟ اینست که امر به معروفهای
جاهلانه همان طوری که در حدیث است افسادش بیش از اصلاح است .
در سایر تکالیف گفته نشده که شرطش احتمال ترتب فائده است و اگر
احتمال اثر دارد باید انجام داد و اگر احتمال اثر ندارد نباید انجام داد
و حال آنکه در هر تکلیفی ، فائده و مصلحتی منظور است اما تشخیص آن
مصلحتها بر عهده مردم گذاشته نشده است . درباره نماز گفته نشده اگر دیدی
به حالت مفید است بخوان و اگر دیدی مفید نیست نخوان . در روزه هم گفته
نشده اگر احتمال میدهی فائده دارد بگیر و اگر احتمال نمیدهی نگیر . در
روزه گفته شده اگر دیدی به حالت مضر است نگیر . همچنین در حج یا زکات
یا جهاد اینچنین قید نشده است . اما در باب امر به معروف و نهی از
منکر این قید هست که باید دید چه اثر و چه عکس العملی دارد و آیا این
عمل در جهت صلاح اسلام و مسلمین است یا نه ؟ یعنی تشخیص مصلحت بر عهده
خود عاملان اجرا است .
در این تکلیف هر کسی حق دارد بلکه واجب است که منطق و عقل و بصیرت
در عمل و توجه به فائده را دخالت دهد ، و این عمل تعبدی صرف نیست . (
رجوع شود به گفتار ماه ، جلد اول ، سخنرانی امر به معروف و نهی از منکر
) .
این شرط که اعمال بصیرت در امر به معروف و نهی از منکر واجب است
مورد اتفاق جمیع فرق اسلامی است به استثناء خوارج . آنها روی همان جمود و
خشکی و تعصب خاصی که داشتند میگفتند امر به معروف و نهی از منکر تعبد
محض است . شرط احتمال اثر و عدم ترتب مفسده ندارد . نباید نشست در
اطرافش حساب کرد . طبق همین >
نام کتاب : جاذبه و دافعه علی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 122