نام کتاب : توحید نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 42
به این عظمت ادراک کردن و بعد هم احساس میل پرواز به سوی او ، این
احساس چیزی نیست که در دوره امروز در بشر پیدا شده باشد ، قرائن نشان
میدهد که از اوایل تمدن بشر خدا به این صفت در میان بشر درک شده بود ،
چون یک احساس بوده در مردم وجود داشته است . میگوید :
" ابتدای این مذهب و آثار شروع به آن به اوایل شروع تمدن بشری میرسد
، مثلا در مزامیر داوود گفتههای بعضی انبیا و نیز از قراری که از نوشتههای
بزرگ شوپنهاور برمیآید بودائیزم نیز حاوی جوهر این مذهب است " .
درباره کتاب یهودیها و انجیل میگوید اینها خدا را در یک حد پایینی
معرفی کردهاند ، خدا را در شکل یک انسان تصویر کردهاند ولی در مزامیر
داوود و در بودائیزم - آنطور که من در کتابهای شوپنهاور خواندهام - این
احساس مذهبی آفرینش کاملا منعکس است .
" نوابغ مذهبی اعصار گذشته به وسیله این نوع احساس مذهبی که نه اصول
دین میشناسد [1] و نه خدایی که به تصور آدمیان درآید مشخص شده است .
آنها خدا را به همین عظمت و بزرگی درک کردهاند به طوری که اکنون هیچ
کلیسایی وجود ندارد که اصول آموزش آن متکی بر این عقیده باشد [2] به
این معنا که فقط در بین بدعت گذاران قرون [3] میتوان به طور صریح
اشخاصی را یافت که مملو از عالیترین احساسات این مذهب بوده و در احوال
مختلف مورد احترام معاصرین خویش قرار گرفتهاند " .
باز دو مرتبه به کلیسا میزند :
" حال اگر این مذهب تصور صحیحی از خدا و علم لاهوت به دست نمیدهد ،
چگونه و به چه وسیله به دیگران تبلیغ میشود ؟ به نظر من این مهمترین
وظیفه هنر و علم است که این حس را برانگیزد و آن را در وجود آنها که
صلاحیت دارند زنده نگاه دارد " . [1] البته مقصودش اصول دینی است که مسیحیها برای خدا معین کردهاند .
[2] باز تک مضراب میزند به کلیسا که کلیسا چنین خدایی را درک نمیکند
و نمیشناسد .
[3] یعنی کسانی که کلیسا آنها را منحرف میداند ولی آنها موحد واقعی
بودند .
نام کتاب : توحید نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 42