نام کتاب : تکامل اجتماعی انسان نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 53
اساس این گرایش فطری و طبیعی است . من در سرشت این انسان ، ماده و
بذر حق طلبی و حقجوئی و حقیقتجوئی و عدالتخواهی و آزادیخواهی و . . . را
گذاشتهام ، همهاش که خودخواهی ، حیوانیت و منافع طبقاتی نیست ، همهاش
که ظلم و زور نیست ، موجودی است مرکب از نور و ظلمت ، و همین ترکیبش
از این دو حقیقت ، او را از هر موجودی بالاتر برده است ، از شما فرشتگان
گرفته تا مادون شما .
مگر یک ایدئولوژی که به قول آنها فقط منافع گروه را در نظر گرفته است
میتواند انسان را رهبری کند ؟ و یا یک ایدئولوژی که صرفا فکر است و
فلسفه و بیخبر از گرایشهای معنوی انسان و ناآگاه از واقعیت انسان ، مگر
میتواند رهبر انسان باشد ، آموزشگر انسان باشد ، پرورش دهنده ارزشهای
متعالی انسان باشد ؟ یا آن دیگری که مدعی است انسان در ذات خودش هیچ
چیزی ندارد ، هیچ گرایشی به هیچ جا ندارد ، اصلا تعالی در او معنی ندارد ،
یک موجود مادی و خاکی محض است ولی بعد خودش برای خودش [ ارزش ]
فرض میکند ، خلق میکند و میآفریند ، همه مهمل است . انسان را باید به
خودش شناساند :
ای انسان خودت را بشناس .
ای انسان خودت را درست آموزش بده .
ای انسان خودت را پرورش بده .
ای انسان هدف خودت را بشناس ، تکامل خودت را بشناس .
اهانت به مقام انسانیت است که تمام کوششهائی را که بشر در گذشته
کرده است در جهت منافع فردی یا گروهی یا ملی و امثال اینها بدانیم .
چون انسان در درون خودش دارای دو سرشت علوی و
نام کتاب : تکامل اجتماعی انسان نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 53