نام کتاب : تکامل اجتماعی انسان نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 139
3 نظریه حکما و فلاسفه الهی
حکما و فلاسفه الهی نظر دیگری درباره کمال انسان دارند و انسان کامل از
نظر آنها جور دیگری تعریف میشود که اندکی با آنچه عرفا میگویند فرق دارد
.
در بیان حکما مسئله وحدت حقیقت و وصول و سیر و سلوک و رسیدن و فنا
شدن به شکلی که عرفا میگویند مطرح نیست و در فلسفه وجود ندارد . از نظر
فلاسفه کمال انسان به دو چیز است یکی درک حقایق و به عبارت دیگر حکمت
( کلمه علم وافی نیست ) . عرفا میگویند حقیقت ، و حکما میگویند حکمت و
حکمت را درک حقایق اشیاء آنطور که هست و درک نظام کلی هستی آنگونه که
هست میدانند . البته درک جزئیات ، حکمت گفته نمیشود و شان علوم است
. مثلا اینکه سیب خاصیتش چیست علم است ولی حکمت نیست . یا در مورد
شناسائی یک منزل ، گاهی اندام و کلیات آنرا میشناسید و گاه از جزئیات
آن مطلعید و یا فرضا یکی کوچههای تهران را مانند راننده تاکسی خوب
میشناسد ، ولی در عین حال اطلاع کلی راجع به تهران ندارد . اگر از او
بپرسید تهران از کجا مشروب میشود نمیداند ، برق تهران از چند منبع تامین
میشود نمیداند ، نظام شهرداری یا شهربانی چگونه است نمیداند .
حکیم کمال انسان را در شناخت کلی عالم میداند ، شناخت درست و صحیح
به طوری که یک " عالم علمی " شود . جهان ، انسانی باشد عینی و او
عالمی باشد علمی که در تعریف حکمت از نظر غایت میگویند : " صیروره
الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی "
نام کتاب : تکامل اجتماعی انسان نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 139