نام کتاب : تعلیم و تربیت در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 251
گفتند : " هیچ ، کار تمام شد " . آخرش کسی دلش به حال او سوخت . یک
اسیری را گرفته بودند . گفت این را میبینی ؟ این از آن دشمنهای چنین و
چنان است و خیلی از سواران ما را کشته تا اسیر شده و حالا باید کشته شود
، تو او را ببر و گردن بزن . اسیر هم دست بسته بود . مرد زاهد اسیر را
برد که گردن بزند . طول کشید و نیامد . وقتی رفتند ، دیدند که این زاهد
افتاده و مرد اسیر هم با همان دستهای بسته روی او افتاده و دارد بیخ گلوی
او را میجود و عنقریب است که شاهرگ او را ببرد . اسیر را کشتند و مرد
زاهد را آوردند توی خیمه و آب به صورتش زدند و به هوش آوردند . قضیه
را از او پرسیدند . گفت : وقتی از اینجا رفتیم یکدفعه به صورتم نگاه کرد
و یک پخ کرد ، من دیگر چیزی نفهمیدم .
شجاعت را در خلوت شب نمیتوان به دست آورد ، همان طور که آثار خلوت
شب را در میدان جنگ نمیشود کسب کرد .
یک خصایص اخلاقی هست که انسان جز در مکتب تشکیل خانواده نمیتواند
آنها را کسب کند . [ تشکیل خانواده ] یعنی یک نوع علاقمند شدن به
سرنوشت دیگران . تا انسان زن نگیرد و بچه پیدا نکند و آن بچه شدیدا
عواطف او را تحریک نکند و مثلا در مواقعی که مریض میشود او را به هیجان
نیاورد ، یا مثلا لبخند بچه در او اثر نگذارد ، [ علاقمند شدن به سرنوشت
دیگران در او پدید نمیآید ] . با مطالعه کتاب ، این امر در او پیدا
نمیشود . تجربه نشان داده است که اخلاقیون و ریاضتکشها که این دوران را
نگذراندهاند ، تا آخر عمر یک نوع خامی و یک نوع بچگی در آنها وجود
داشته است . و یکی از علل اینکه در اسلام ازدواج یک امر مقدس و یک
عبادت تلقی شده
نام کتاب : تعلیم و تربیت در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 251