نام کتاب : پیرامون انقلاب اسلامی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 163
آن مکتب کمونیزم باشد یا اگزیستانسیالیسم یا یک مکتب التقاطی . با این
شیوهها و با این طرز تفکر به استقلال فرهنگی نخواهیم رسید و به ناچار
محکوم به فنا خواهیم بود این اعلام خطر بزرگی است که من میکنم ما اگر
مکتب مستقلی نمیداشتیم ، خوب در آن صورت میگفتیم چارهای نداریم باید
یا به این گروه ملحق شویم ، یا به آن گروه ولی درد بر سر اینست که چنین
مکتب مستقل و غیر نیازمند بغیری را داریم این از خود باختگی ماست که
فکر میکنیم آنچه را که داریم باید از دست بدهیم و کالای دیگران را مورد
استفاده قرار بدهیم .
در جامعه خودمان به کرات دیده ایم که کسی فی المثل شیفته منطق
دیالکتیک است و تازه واقع مطلب اینست که همان منطق را هم بخوبی
نفهمیده ، بلکه جسته و گریخته از گوشه و کنار بگوشش خورده و چیزی در
ذهنش جای گرفته است بعد همین آدم ادعا میکند که منطق اسلام هم همان منطق
دیالکتیک است ، بدون اینکه توجه کند منطق دیالکتیک دین او را و اسلام
او را از ریشه میکند و نابود میسازد و یا دیگری میبیند که در دنیا مد شده
که میگویند زیر بنا اقتصاد است او هم بدون تعمق و طوطی وار میگوید
زیربنای اسلام هم اقتصاد است بدون اینکه بفهمد معنی این سخن که زیر بنا
اقتصاد است ، محو و طرد هرگونه معنویت است ، معنویتی که اسلام بر اساس
آن بنا شده است یا خود باخته دیگری میبیند مبارزه با مالکیت ، امروز
شایع و رایج است ، او هم بدون آنکه با ضوابط و معیارهای اسلامی آشنائی
داشته باشد میگوید آقا مالکیت اختصاصی نباید وجود داشته باشد ، اسلام هم
منکر مالکیت اختصاصی است من نمیخواهم بگویم در این موارد سوء نیتی در
کار است ، ولی اگر کاری یا عملی ، خطری بزرگ به دنبال داشته باشد ،
نام کتاب : پیرامون انقلاب اسلامی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 163