نام کتاب : پیامبر امی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 53
باید ببینیم پیغمبر اکرم همان نیازی که دیگران به خواندن و نوشتن دارند
- که سبب میشود دارا بودن این صنعت برای آنها کمال ، و فاقد بودن آن
نقص باشد - داشت و دستور خویش را به کار نبست ، و یا پیغمبر وضع خاصی
دارد که چنین نیازی ندارد . پیغمبر در عبادت ، فداکاری ، تقوا ، راستی ،
درستی ، حسن خلق ، دموکراسی ، تواضع و سایر اخلاق و آداب حسنه پیشقدم بود
، زیرا همه آنها برای او کمال بود و نداشتن آنها نقص بود ، اما موضوع به
اصطلاح سواد داشتن از این قبیل نیست .
ارزش فوق العاده سواد داشتن برای افراد بشر از آن جهت است که وسیله
استفاده کردن افراد بشر از معلومات یکدیگر است . خطوط ، علامات و رموزی
است که افراد بشر برای تفهیم افکار و مقاصد یکدیگر قرارداد کردهاند .
آشنایی با خطوط وسیلهای است برای انتقال معلومات از فردی به فرد دیگر و
از قومی به قوم دیگر و از نسلی به نسل دیگر . بشر به این وسیله معلومات
خود را از فنا و نیستی و فراموشی حفظ میکند . سواد داشتن از این نظر نظیر
زبان دانستن است . انسان به هر اندازه زبانهای بیشتری بداند وسیله
بیشتری برای کسب معلومات بشرهای دیگر در اختیار دارد .
هیچیک از زبان دانستن و سواد داشتن ، " علم " به معنی واقعی نیست ،
اما مفتاح و کلید علم هست . علم این است که انسان به یک حقیقت و یک
قانون که در متن هستی واقعیت دارد آگاه گردد . علوم طبیعی ، منطق ،
ریاضیات علم است ، زیرا بشر در این علوم یک رابطه واقعی و تکوینی و
علی و معلولی را میان اشیاء خارجی یا ذهنی کشف میکند ، اما دانستن لغت
، قواعد زبان و امثال اینها علم نیست ، زیرا ما را به یک رابطه واقعی
میان اشیاء
نام کتاب : پیامبر امی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 53