نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 381
از پیش خود دستوری وضع کند و به خدا نسبت دهد ، و یا گاهی کارهای زشتی
که فقط موافق شهوات اوست و میل دارد آن کارها را انجام دهد ، میآید
دستورهایی از پیش خود وضع میکند و آنگاه میگوید خدا این طور دستور داده
" « وإذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا علیها آبائنا و الله أمرنا بها قلإن
الله لا یأمر بالفحشاء أتقولون علی الله ما لا تعلمون » " [1] .
این یک پیمان است که خداوند از بندگان خود گرفته که تا علم و یقین
ندارند ، یک چیزی را نگویند که حکم خدا و امر خدا و از طرف خدا است .
پیمان دیگر آنجاست که میفرماید : " « بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه و
لما یأتهم تأویله »" [1] مسائلی که بر آن مسائل احاطه ندارند ، روح و
باطن آن مسائل را درک نکردهاند ، بجای آنکه بگویند ما نمی دانیم ، ما
نمی فهمیم ، فکر ما به آنجا نمی رسد ، از روی غرور و خود پسندی تکذیب
میکنند ، میگویند همچو چیزی نیست . ندانسته و احاطه پیدا نکرده رد
میکنند .
شیخ الرئیس ابوعلی سینا دو جمله دارد نزدیک به مضمون این حدیث . او
راجع بتصدیقهای بی دلیل بی مورد میگوید : " من تعود أن یصدق بغیر دلیل
فقد انخلع عن الفطره الانسانیة " یعنی آن کس که عادت کرده بدون دلیل هر
چه به او گفته می شود قبول کند ، از فطرت انسانیت خارج شده ، نام انسان
نمی توان بر او نهاد .
راجع به انکارهای بی دلیل هم میگوید : " کل ما قرع سمعک
[1] هرگاه عملی زشت انجام دهند گویند پدرانمان را همین طور یافتیم که
این کارها را میکردند و خداوند هم به ما همین طور امر کرده . بیشک
خداوند به ارتکاب کارهای زشت فرمان نمی دهد . آیا بر خدا ندانسته افترا
میبندید ؟ ( اعراف ، 28 ) .
[2] یونس ، . 39
نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 381