responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 179
دلشان به حال دین سوخته باشد ، هدفشان دنیا بود و چیزی جز مقام و ریاست‌ و خلافت نمی‌خواستند . حضرت صادق ( ع ) از اول از همکاری با اینها امتناع‌ ورزید . بنی العباس از همان اول که دعات و مبلغین را می‌فرستادند ، به نام‌ شخص معین نمی‌فرستادند ، به عنوان " الرضا من آل محمد " یا " الرضی من‌ آل محمد " یعنی " یکی از اهل بیت پیغمبر ( ص ) که شایسته باشد " تبلیغ می‌کردند و در نهان ، جاده را برای خود صاف می‌کردند . دو نفر از دعات آنها از همه معروفترند : یکی عرب به نام ابوسلمه خلال که در کوفه‌ مخفی می‌زیست و سایر دعات و مبلغین را اداره می‌کرد و به او " وزیر آل‌ محمد " لقب داده بودند و اولین بار کلمه " وزیر " در اسلام به او گفته‌ شد ، و یکی ایرانی که همان سردار معروف ، ابومسلم خراسانی است و به او " امیر آل محمد " لقب داده بودند . مطابق نقل مسعودی در مروج الذهب ، بعد از کشته شدن ابراهیم امام ( برادر بزرگتر سفاح و منصور که سفاح را وصی و جانشین خود قرار داده بود ) نظر ابوسلمه بر این شد که دعوت را از عباسیین به علویین متوجه کند . دو نامه به یک مضمون به مدینه نوشت و به وسیله یک نفر فرستاد ، یکی برای‌ حضرت صادق ( ع ) که رأس و رئیس بنی الحسین بود ، و یکی برای عبدالله‌ بن الحسن بن الحسن که بزرگ بنی الحسن بود . امام صادق ( ع ) به آن نامه‌ اعتنایی نکرد و هنگامی که فرستاده اصرار کرد و جواب خواست ، در حضور خود او نامه را با شعله چراغ سوخت و فرمود : جواب نامه‌ات این است . اما عبدالله بن الحسن فریب خورد و خوشحال شد و با اینکه حضرت صادق ( ع‌ ) به او فرمود که فایده ندارد و بنی العباس نخواهند گذاشت کار بر تو و فرزندان تو
نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست