responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 113
مثل همه یاران خاص آن حضرت فوق العاده متأثر بود . آمد بلکه بتواند عیادتی بکند ، مجال نیافت . به وسیله کسی که در اطاق بیمار رفت و آمد می‌کرد سوز دل و پیام محبت خود را با این دو جمله بیان کرده ، گفت : سلام‌ مرا به آقا برسان ، بگو صعصعه می‌گوید : " یرحمک الله یا أمیرالمؤمنین‌ حیا و میتا ، فلقد کان الله فی صدرک عظیما ، و لقد کنت بذات الله‌ علیما " رحمت خدا در حیات و ممات شامل حال تو باشد یا أمیرالمؤمنین ! خداوند در اندیشه تو بسیار بزرگ بود ، تو عارف و شناسای ذات خدا بودی‌ . پیغام صعصعه به حضرت رسید ، فرمود : از طرف من به صعصعه بگویید " « و أنت یرحمک الله ، فلقد کنت خفیف المؤونة ، کثیر المعونة » " [1] خدا ترا رحمت کند ای صعصعه ! تو خوب یار و یاوری برای من بودی ، کم‌ توقع ، کم زحمت ، کم خرج بودی . از آن طرف پرکار ، خدوم و فداکار بودی.
سخن سومش بعد از دفن حضرت است . بدن مبارک أمیرالمؤمنین ( ع ) را شب دفن کردند . به ملاحظاتی جز افراد معدودی از خواص اصحاب ، کسی دیگر در تشییع جنازه و هنگام دفن نبود . یکی از آنها همین صعصعه بود . همینکه‌ از دفن فارغ شدند ، آمد کنار قبر ، یک دست را روی قلب خود گذاشت ، با دستی دیگر مشتی خاک برداشت و بر سر ریخت ، گفت : " بأبی أنت و أمی‌ یا أمیرالمؤمنین " پدر و مادرم به قربانت . " هنیئا لک یا أباالحسن‌ " این مردن با این همه سعادت و پاکی با این مقام در نزد حق گوارای تو باد . بعد جمله‌هایی دارد : " فلقد طاب مولدک ، و قوی صبرک ، و عظم‌ جهادک ، و ربحت تجارتک ، و قدمت علی خالقک " تا آنجا که می‌گوید : " فأسأل


[1] بحار اعنوار ، ج 42 ، ص . 234

نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست