نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 66
این مدعی پیغمبری معروف که ضمنا انسان نابغهای هم بوده است چنین
فلسفهای داشت . او براساس همین فکر و فلسفه ، مرگ را برای هر کس فی
حد ذاته امری مطلوب میدانست .
در این مکتب برای هر فردی بدون استثنا مرگ باید یک امر آرزویی باشد
، چرا که این فرد و آن فرد ندارد ، همه روحهای مردم مرغهای در قفس است
و زندانیهای در زندان .
این مکتب براساس دو اصل است : یکی جاودانگی روح و دیگر اینکه روح
انسان قبل از اینکه به این دنیا بیاید یک موجود ساخته و پرداخته کاملی
بوده و در این دنیا نقص پیدا کرده و بازگشت او بازگشت به کمال اول
است .
مکتب دیگری که درست نقطه مقابل این مکتب است و مکتبی مادی است
میگوید حیات و زندگی در همین دنیا شروع میشود و به همین دنیا هم پایان
میپذیرد ، مرگ نیستی است و حیات ، هستی . هستی بر نیستی و بود بر نبود
در هر شکلی ترجیح دارد ، زندگی به هر شکلی بر مرگ به هر شکلی ترجیح دارد
. اصلا " بود " نمیتواند از " نبود " کمتر باشد و نیستی نمیتواند بر
هستی ترجیح داشته باشد . مرگ در مکتب مانی ارزش صددرصد مثبت داشت و
در این مکتب ارزش صددرصد منفی دارد . پهلوان را زنده خوش است ،
پهلوان باید زنده بماند . اصل اول زنده ماندن است ، هر چیز دیگر در درجه
بعد است .
> و در چندین مذهب دیگر هم ریشه داشته است .
میگویند پادشاهی که مانی را کشت به او گفت من تو را به حکم فلسفه
خودت الان باید اعدام کنم و هیچ خدمتی به تو بالاتر از این نیست که تو را
از این زندان بدن آزاد کنم . من قصد سوئی ندارم ، فقط میخواهم روحت را
از زندان بدنت آزاد کنم !
نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 66