نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 64
استدلال مبتنی بر آرزوی مرگ
در اینجا به اصطلاح منطقیین یک نوع " قیاس " تشکیل داده شده است و
آن " قیاس استثنایی " است . در منطق در باب استدلال میگویند قیاس بر
دو قسم است : قیاس اقترانی و قیاس استثنایی . در قیاس استثنایی ،
میان دو چیز ( مقدم و تالی ) ملازمه قائل میشوند ، میگویند اگر فلان چیز
وجود داشته باشد ( مقدم ) فلان چیز هم وجود دارد ( تالی ) . قیاس
استثنایی چند شکل پیدا میکند که طبق بعضی از شکلهای آن ، استدلال صحیح
است و طبق بعضی دیگر استدلال صحیح نیست . یکی از شکلهایی که قیاس
استثنایی نتیجه میدهد این است که از نفی تالی نفی مقدم را نتیجه بگیرند
. مثلا طبیب میگوید اگر این بیماری حصبه باشد فلان علامت حتما باید وجود
داشته باشد . ولی این علامت وجود ندارد ( نفی تالی ) ، پس نتیجه میدهد
این بیماری حصبه نیست ( نفی مقدم ) .
قرآن در اینجا چنین قیاسی تشکیل داده است : " « ان زعمتم انکم اولیاء
لله من دون الناس فتمنوا الموت »" شما اگر اولیاالله هستید باید
آرزوی مرگ داشته باشید " « و لایتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم »" ولی
هرگز آرزوی مرگ ندارید ، پس شما اولیاالله نیستید .
سوالی که در اینجا مطرح است در ملازمه میان مقدم و تالی است . در
قیاس استثنایی عمده این است که این ملازمه محرز و ثابت باشد . مثلا آنجا
که طبیب میگوید اگر این بیماری حصبه باشد باید فلان علامت را داشته باشد
، باید حتما تایید شده باشد که بیماری حصبه آن علامت را دارد . ما در
اینجا از آیه چنین استنباط میکنیم که لازمه اینکه یک شخص از اولیاالله
باشد ، آرزوی مرگ داشتن است . حال آیا اینکه " لازمه ولیالله بودن ،
آرزوی مرگ داشتن است " درست است یا درست نیست ؟ این مطلب صددرصد
درست است ولی در اینجا توضیحی باید بدهیم تا ریشه این
نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 64