نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 62
زمان ادعای خدا نژادی کردهاند . حتی گاهی در بعضی از تعبیراتی که در کتب
تاریخ ثبت شده اینطور آمده است : " خدایی از نژاد خدایان " .
بههرحال آنها میگفتند ما فرزندان خدا هستیم و دوستان خدا : " « نحن
ابنا الله و احبائه »" .
قرآن در اینجا روی کلمه " اولیاالله " تکیه کرده است و بر این اساس
استدلالی کرده است که ما این استدلال را طرح و درباره آن بحث میکنیم و
بسیار هم قابل بحث است و بحث خوبی هم هست .
قرآن چنین استدلال میکند که شما اگر در ادعای خودتان که اولیاالله هستید
راست میگویید پس مرگ را آرزو کنید : " « فتمنوا الموت »" ، اگر
راست میگویید مرگ باید برای شما مانند یک امر آرزویی باشد . در اینجا
ابتدا ترجمه دو آیه بعد را عرض میکنم و بعد به توضیح استدلال قرآن
میپردازم .
قرآن در ادامه میفرماید : " « و لایتمنونه ابدا »" ولی هرگز اینها
آرزوی مرگ نخواهند داشت ، چرا ؟ " « بما قدمت ایدیهم »" به موجب
آنچه دستهایشان پیشفرستاده است . بعد میفرماید : " « والله علیم
بالظالمین »" خدا به ستمکاران آگاه است. معنای " « بما قدمت ایدیهم
" این است که خودشان میدانند چه پیش فرستادهاند ، یعنی میدانند چه
اعمالی مرتکب شدهاند و ضمنا میدانند که اگر انسان بمیرد بر همان اعمال
خودش وارد میشود و آیندهاش به آنچه که قبلا پیش فرستاده بستگی دارد .
خودشان میدانند و خدا هم به ستمکاران آگاه است . یک وقت است که انسان
خودش میداند که چه کرده است ولی میتوان آن دستگاهی را که مراقبت میکند
اغفال کرد ولی وقتی خدا مراقب باشد دیگر امکان اغفالکردن نیست .
بعد قرآن اشاره میفرماید که نه تنها مرگ برای اینها یک امر آرزویی
نیست بلکه این کسانی که به زعم خود اولیاالله هستند و مدعی " « نحن
نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 62