نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 124
زبان حال و چه تسبیح به زبان قال ، اما در ضمن معنای آن این است که
اوست خدای منزه از هر نقص و از هر نیستی و از هر کاستی در ذات و در
صفات و افعال . خود " یسبح " درباره معرفتالله و آنچه که به خدای
متعال مربوط میشود ، به ما معیار و مقیاس میدهد : آن چیزی را میتوان به
خدا نسبت داد که با سبوحیت حق سازگار باشد و هرچه که با سبوحیت حق
ناسازگار است نمیتوان به او نسبت داد و آیه نشان میدهد که مقدمهای است
برای بحث معاد . یکی از مسائلی که خدا در فعل خودش از آن منزه است
مساله عبث در خلقت است ، اینکه خلقت عبث و بیهوده باشد و برای یک
خیر و یک غرض ذاتی نباشد که در آیه " « خلقکم . . . بالحق »" در
مورد آن بحث میکنیم .
پس ذات حقتعالی منزه است و همه اشیا و ذرات وجود او را تنزیه
میکنند . ذات حق منزه است از هرگونه صفت نقص و از هرگونه کار نقص که
یکی از آنها این است که معادی در کار نباشد .
ملک خداوند
" « له الملک »" ، که خودش یا مضمونش زیاد در قرآن آمده است و
این از آن کلماتی است که باید باور کنیم که تصورش آنقدر بزرگ است که
در اذهان کوچک امثال ما آنچنان که باید و شاید جا نمیگیرد . مکرر
گفتهایم که تفاوت " ملک " و " ملک " این است که ملک را در مورد
داراییهای اقتصادی و ثروت بهکار میبرند و ملک را در مورد داراییهای
قدرت ، یعنی هرچه که در تحت نفوذ و سیطره و قدرت انسان باشد . هر ملکی
را میشود گفت ملک هم هست ولی هر ملکی ملک نیست . معنی آیه این است
که خداوند ملک و مالک مطلق هستی است ، صاحب اصلی هستی است ، اصلا در
مقابل ملکیت و مالکیت او که همه چیز مال خود اوست و
نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 124