نام کتاب : آشنایی با قرآن 6 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 197
که و مالکی. در سوره حمد میخوانیم: " « الرحمن الرحیم مالک یوم الدین
" که همان هم در قرائت دو جور خوانده میشود : " ملک یوم الدین " و
" « مالک یوم الدین » " . فرق " مالک " و " ملک " چیست ؟ از
نظر صیغه لفظی ، مالکاسم فافل است و ملک صفت مشبهه . ولی میگویند غیر
از این جنبه وزنی ، فرق دیگر هم دارند و ان این است که ملک از ماده "
ملک " است و مالک از ماده " ملک " . ملک و ملک با یکدیگر تفاوت
دارند . ملک در مورد مملوکها گفته میشود . انسان اگر داراییای داشته
باشد مالک دارایی خودش است ، یعنی این دارایی به او اختصاص دارد ، هر
گونه که بخواهد در آن تصرف میکند ، از این جهت میگوییم " مالک " .
در مورد خدا جزء در ( خصوص ) قیامت " مالک " اطلاق نشده ) که تازه
بعضی آیه را " مالک " هم خواندهاند و حتی بیشتر ترجیح میدهند که این
" مالک " هم چون به طرز اماله به اصطلاح خوانده میشود ( « مالک یوم
الدین ») عنان معنی ملک را میدهد .
ما به خدای متعال نمیگوییم مالک عالم ، چون " مالک " یک صفت کمال
نیست . در مورد مخلوق میتواند صفت کمال باشد . این که عالم را به منزله
ثروتی درنظر بگیریم که تعلق به پروردگار دارد ، حال عرض میکنم از چه
وجهی ممکن است و از چه وجهی نه . ولی در " ملک " که از ماده ملک
است ، مفهوم دارایی و ثروت نخوابیده ، مفهوم قدرت خوابیده است ، یعنی
تمام ذرات عالم در دست قدرت اوست ، زمام همه امور عالم در درست
قدرت پروردگار است . اگر ما به پروردگار " مالک " میگوییم به اعتبار
این است که به بشر " مالک " میگوییم . چون بشرها خودشان را مالک یک
عده اشیاء یعنی نعمتها و موهبتها میدانند ، میگوییم اینهایی که تو مالک
هستی ( در حقیقت مال تو نیست )، مالک حقیقی خداست، این ثروتها که الان
به تو تعلق دارد، این تعلق تعلق قراردادی است، مالک حقیقی خداوند است(
« و لله خزائن السموات و »
نام کتاب : آشنایی با قرآن 6 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 197