responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن 5 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 249
می‌آمدی حالت اینها حالت هشیم محتظر بود . محتظر از ماده "حظیره" است‌ و حظیره پناهگاهی است که گاهی در بیابانها از خس و خاشاک درست می‌کنند که از آفتاب مثلا ، مصون بمانند . تمام زندگی اینها تبدیل به یک چنین‌ چیزی شده بود . " « و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر »" بار دیگر تکرار می‌شود : ایها الناس ! ما قرآن را برای تنبه و یادآوری و آگاهی‌ فرستاده‌ایم ، آیا آگاه شونده‌ای و متنبه شونده‌ای هست ؟ در ایامی که اهل بیت علیهم السلام در شام به سر می‌بردند ، آن طور که‌ تواریخ نوشته‌اند ، اوایل خیلی بر آنها سخت می‌گرفتند . در خرابه‌ای زندگی‌ می‌کردند که نه مانع گرما بود و نه مانع سرما ، یعنی خرابه‌ای بی‌سقف ، و از هر جهت فوق العاده بر آنها سخت بود ولی طولی نکشید که خود یزید به‌ اشتباهش از نظر سیاسی پی برد ، نه اینکه بگویم توبه کرد ، به اشتباهش‌ از نظر سیاسی پی برد که این کار به ضرر ملکداری او شد . از آن به بعد دائما به عبیدالله زیاد فحش می‌داد که خدا لعنت کند پسر زیاد را ، من‌ نگفته بودم چنین کن ، من به او گفتم برو کلاه بیاور او سر آورد ، من دستور قتل حسین بن علی را نداده بودم ، او از پیش خود چنین کاری را کرد . این‌ حرف را مکرر می‌گفت در صورتی که دروغ می‌گفت برای اینکه خودش را تبرئه‌ کند و این ( حادثه ) را به گردن ابن زیاد بیندازد و خودش را از آثار شومی که در ملکداری‌اش پیش بینی می‌کرد مصون بدارد ، و از جمله کارهایی‌ که کرد این بود که وضع اسرا را تغییر داد چون اگر در همان وضع باقی‌ می‌ماندند می‌گفتند بسیار خوب ، اینجا که دیگر ابن زیاد نیست ، حالا چرا اینچنین می‌کنی ؟ دستور داد که آنها را در خانه‌ای نزدیک خانه خودش سکنی‌ بدهند ، و امام زین العابدین علیه‌السلام آزادی داشتند و در کوچه‌ها و خیابانها رفت و آمد می‌کردند و بسیاری از
نام کتاب : آشنایی با قرآن 5 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 249
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست