نام کتاب : آشنایی با قرآن 4 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 92
هم میتوانید عوض کنید . ثانیا این خودش یک امری است که به این وسیله
ارزش جنس ماده بالا رفته است ، یعنی جنس نر جوری خلق شده است که
طالب است و باید رضایت او را به دست بیاورد و به همین دلیل جنس نر
همیشه خود را در خدمت جنس ماده قرار میدهد . در بسیاری از حیوانات و
از آن جمله انسان نفقه جنس ماده بر عهده جنس نر است ( در حیوانات
لااقل در مدت بارداری یا در مدتی که جنس ماده روی تخم میخوابد اینطور
است ) . احساسات جنس نر ، جوری آفریده شده است که همین قدر که جنس
ماده به همسری او رضایت دهد جنس نر حاضر است خود را در خدمت او قرار
دهد ، و اینها بر اساس حکمتهای بسیار بزرگی در عالم است .
" مهر " هم از همین قبیل است . اینکه گفتهاند مرد یک چیزی را به
عنوان " صداق " قرار بدهد ، براساس همین اصل و ناموس [1] است ،
یعنی زن باید در مقامی خودش را معرفی کند که بگوید این تو هستی که به من
نیاز داری و نه من به تو ، و جنس مرد باید در شکلی ظاهر شود که اوست که
باید چیزی به زن نثار کند تا زن در مقابل او " آری " بگوید . مرد باید
به او هدیه ببخشد . قرآن هم صداق را به عنوان " نحله " یعنی یک تعارف
بیان میکند . اشتباه میکنند کسانی که میگویند " مهر " یعنی ثمن ، یعنی
بها ، یعنی پول برای خرید . نه ، قرآن میگوید : این نحله و هدیه است [
همان طور که ] وقتی شما میخواهید کسی را راضی کنید به شکلی که نیاز شما
را رفع کند ، شما به او هدیه میدهید نه او به شما .
تعبیر دیگر قرآن " صداق " است . صداق یعنی چیزی
[1] [ به معنی قانون ] .
نام کتاب : آشنایی با قرآن 4 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 92