نام کتاب : آشنایی با قرآن 3 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 225
عقائد اغلب تقلید است ، پیروی از اکابر و کبرا و بزرگان است . از نظر
قرآن [ انسان ] تحت تأثیر اکابر قرار میگیرد ، عقیدهای اتخاذ میکند .
تحت تأثیر پدر و مادر و آباء و اسلاف خود ، عقیدهای در ذهنش نفوذ میکند
. چرا انسان در عقیده یعنی گرایش اعتقادی که ریشه آن پیروی کورکورانه از
محیط یا پیروی از اکابر و شخصیتهاست و مغرضانه به او القاء کردهاند آزاد
باشد ؟ ! این آزادی معنایش این است که شخصی اشتباه کرده ، به دست خود
زنجیری به دست و پای خویش بسته ، بعد ما بگوئیم چون این انسان این
زنجیر را خودش به دست و پای خودش بسته و این ، اراده و خواست او است
آزاد است ، چون به دست خودش زنجیر را به دست و پای خودش بسته است
حقوق بشر اقتضا میکند که ما این زنجیر را از دست و پایش باز نکنیم .
چون خودش میگوید باز نکن ، باز نکن . این که حرف نشد !
داستان معروفی است : میگویند مردم دهی مبتلا به خارش بدن بودند .
طبیبی اتفاقا آمد از آن ده عبور کند ، بیماری اینها را شناخت و دوای این
بیماری را میدانست . ولی اینها به این بیماری عادت کرده و انس گرفته
بودند ، و خو گرفته بودند که دائما بدن خودشان را خارش بدهند . طبیب
گفت من حاضرم شما را معالجه کنم ، به خیال اینکه همه ، پیشنهاد او را
میپذیرند . داد و فریاد مردم بلند شد که بلند شو از اینجا برو ! تو از
جان ما چه میخواهی ؟ ! ولی طبیب میدانست که اینها مریض هستند و به
تدریج با لطائفی ابتدا توانست یک نفر را بفریبد و او را معالجه کند .
بعد که آن شخص معالجه شد دید حالا چه حالت خوبی دارد ! این چه کاری بود
که دائما داشت زیر بغل یا سینه و
نام کتاب : آشنایی با قرآن 3 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 225