نام کتاب : آشنایی با علوم اسلامی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 146
یک معنی ( کل ) استعمال شود و بعد ، اصطلاحات تغییر کند و عینا همان لفظ
بجای ( کل ) در مورد ( جزء ) آن ( کل ) استعمال شود . اگر کسی معنی لفظ
را از حقیقت معنی تفکیک نکند خواهد پنداشت که آن ( کل ) واقعا ( تجزیه
) شده است ، و حال آن که در آن کل تغییری رخ نداده است بلکه لفظ مستعمل
در کل جای خود را عوض کرده و در جزء آن کل استعمال شده است .
اتفاقا در مورد ( فلسفه ) چنین اشتباهی دامنگیر عموم فلاسفه غرب و
مقلدان شرقی آنها شده است و شاید توفیق بیابیم و در درسهای بعد آنرا
توضیح دهیم .
کلمه فلسفه یک کلمه اصطلاحی است و معانی اصطلاحی متعدد و گوناگونی
یافته است . گروههای مختلف فلاسفه هر کدام تعریف خاصی از فلسفه کردهاند
ولی این اختلاف تعریف و تعبیر مربوط به یک حقیقت نیست . هر گروهی این
لفظ را در معنی خاص بکار بردهاند ، و همان معنی خاص منظور خویشتن را
تعریف کردهاند .
آنچه یک گروه آنرا فلسفه مینامد گروه دیگر آنرا فلسفه نمینامد ، یا
اساسا ارزش آنرا منکر است و یا آنرا به نام دیگر میخواند و یا جزء علم
دیگر میداند ، و قهرا از نظر هر گروه ، گروه دیگر فیلسوف خوانده نمیشوند
. از اینرو ما در پاسخ ( فلسفه چیست ؟ ) سعی میکنیم که با توجه به
اصطلاحات مختلف به پاسخ بپردازیم . اول به پاسخ این پرسش از نظر فلاسفه
اسلامی میپردازیم . و قبل از هر چیز ریشه لغوی این کلمه را مورد بحث قرار
میدهیم .
نام کتاب : آشنایی با علوم اسلامی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 146