نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 136
خنجر هم باید در گوشهایت فرو کنی ! اخته هم که قطعا باید بشوی تا خودت
را راحت راحت کرده باشی ! بعد میشوی " شیر بیدم و سرو اشکمی " که
مولوی در مثنوی نقل میکند . [1] عجب انسان کاملی ، باباطاهر درست
کرده ! انسان کامل باباطاهر ، دیگر خیلی عالی میشود ! انسانی که نه دست
دارد ، نه پا دارد ، نه چشم دارد ، نه گوش دارد و هیچ چیز دیگری هم
ندارد !
ما از این نوع دستورالعملها و اخلاقهای ضعیف پرور و دنی پرور در گوشه و
کنار ادبیات خودمان زیاد داریم ، ولی باید توجه داشته باشیم که بشر
اشتباه میکند و همیشه در حال افراط و تفریط است . از اینجا انسان میفهمد
که واقعا اسلام نمیتواند جز از ناحیه خدا باشد . اگر آدم ، سقراط باشد یک
گوشه را میگیرد و اشتباه میکند ، افلاطون یک گوشه را میگیرد و اشتباه
میکند ، بوعلی سینا یک گوشه را میگیرد ، محیالدین عربی و مولوی یک گوشه
را میگیرند ، نیچه یک گوشه را میگیرد ، کارل مارکس یک گوشه دیگر را
میگیرد ، ژان پل سارتر یک گوشه دیگر را میگیرد ، آن وقت چطور میتواند
پیغمبر ، یک بشر باشد و اینگونه مکتبش جامع و عالی و مترقی باشد ؟ !
گویی اینها همه یک عده بچه هستند ، حرفهایشان را زدهاند و در نهایت امر
، یک معلم حرف خود را میگوید ، آن هم چقدر راقی و چقدر عالی ! این هم (
مکتب ضعف ) به هر حال یک مکتب است . [1] [
شیر بیدم و سر و اشکم که دید
اینچنین شیری خدا کی آفرید
]
نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 136