نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 127
مفهوم ندارد و لهذا [ به " حق " ] میگویند : " حق زور " ، یعنی حق
ناشی از زور ، به این معنا که هر حقی ناشی از زور است . اینها معتقدند
که انسان تمام تلاشش باید برای کسب زور و کسب قوت و قدرت باشد و بس
، و انسان هیچ قید و حدی هم نباید برای قدرت خود قائل شود .
این مکتب را در یکی دو قرن اخیر نیچه فیلسوف معروف آلمانی احیا و
دنبال کرد و در کمال صراحت این مکتب را بیان کرد . از نظر اینها ،
اینکه میگویند : " راستی خوب است " ، " درستی خوب است " ، "
امانتداری خوب است " ، " احسان خوب است " ، " نیکی خوب است "
، همه ، حرفهای مفت و چرند است . " هرکه ضعیف بود ، زیر بازویش را
بگیر " یعنی چه ؟ یک لگد هم به او بزن . او گناهی از این بالاتر ندارد
که ضعیف است ، حال که ضعیف است تو هم سنگی روی سرش بینداز . نیچه که
خودش یک آدم ضد خدا و ضد دین است معتقد است که دین را ضعفا اختراع
کردهاند ، درست برعکس نظریه کارل مارکس که میگوید : دین را اقویا
اختراع کردهاند برای اینکه ضعفا را اسیر خودشان نگه دارند . نیچه میگوید
دین را ضعفا اختراع کردهاند ، برای اینکه قدرت اقویا را محدود کنند و
خیانتی که به عقیده او دین به بشر کرده است ، این است که مفاهیمی همچون
بخشش ، جود ، رحم ، مروت ، انسانیت ، خوبی ، عدالت و امثال اینها را
بین مردم پخش کرده و بعد ، اقویا گول خوردهاند و به خاطر عدالت وجود و
مروت و انسانیت ، مجبور شدهاند کمی از قدرت خود بکاهند .
نیچه میگوید ادیان گفتهاند : " مجاهده با نفس " ، چرا
نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 127