نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 102
نمونهای از تاریخ اسلام
اصحاب رسول خدا در چه وضع و حالی بودند ؟ حدیث معروف کافی [1] -
که مولوی آن را به شعر درآورده است - واقعا عجیب است . این حدیث را
شیعه و سنی [2] هر دو روایت کردهاند : روزی پیغمبر اکرم ( ص ) در
وقت بینالطلوعین سراغ " اصحاب صفه " رفت ( پیامبر ، زیاد سراغ
اصحاب صفه میرفت ) . در این میان ، چشمش به جوانی افتاد . دید این
جوان یک حالت غیرعادی دارد : دارد تلوتلو میخورد ، چشمهایش به کاسه سر
فرو رفته است و رنگش ، رنگ عادی نیست . جلو رفت و فرمود : « کیف
اصبحت ؟ » [ چگونه صبح کردهای ] ؟ عرض کرد اصبحت موقنا یا رسول الله
در حالی صبح کردهام که اهل یقینم ، یعنی آنچه تو با زبان خودت از راه
گوش به ما گفتهای ، من اکنون از راه بصیرت میبینم . پیغمبر میخواست
یک مقدار حرف از او بکشد ، فرمود : هر چیزی علامتی دارد ، تو که ادعا
میکنی اهل یقین هستی ، علامت یقین تو چیست ؟ « ما علامة یقینک ؟ » عرض
کرد : ان یقینی یا رسول الله هو الذی احزننی و اسهر لیلی و اظما هواجری
علامت یقین من این است که روزها مرا تشنه میدارد و شبها مرا بیخواب ،
یعنی این روزههای روز و شب زندهداریها ، علامت یقین است . یقین من
نمیگذارد که شب سر به بستر بگذارم ، یقین من
[1] اصول کافی ، جلد 2 ، ص . 53
[2] کنزالعمال ، ج 13 ، ص . 351
نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 102