نام کتاب : امامت و رهبری نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 82
او وحی میشد ؟ آن چیزی که او میدانست فقط اسلام واقعی بود و دیگر ماورای
آن ، شأن او نبود که از جانب خدا بداند ؟ و در مقام عمل و تقوا نیز آیا
[ فقط ] در مرحلهای بود مأمون و معصوم از خطا ؟ همچنین آیا مقام ائمه
علیهم السلام فقط اینست که گر چه به ایشان وحی نمیشده است ولی اسلام را
به وسیله پیغمبر ( ص ) دریافت کردهاند و فروع و کلیات و جزئیات اسلام
را همچنانکه پیغمبر به علمی که هیچ شائبه اشتباه در آن نبود میدانست ،
آنها نیز میدانند و در مقام تقوا و عمل هم مأمون و معصوم از خطا هستند ؟
آیا فقط همین است یا چیزهای دیگری هم در شخص پیغمبر و شخص امام وجود
دارد ؟ آیا در ماوراء مسائل مربوط به دین و معارف چه علومی را میدانستند
؟ آیا این سخن درست است که اعمال بر پیغمبر عرضه میشود و حتی اعمال
مردم در زمان حیات هر امامی بر آن امام عرضه میشود به طوری که مثلا الان
امام زمان ( ع ) نه تنها بر شیعیان بلکه بر همه مردم حاضر و ناظر است و
غافل نیست ؟ حتی امام ، حی و میت ندارد . یعنی همانطور که در جلسه پیش
عرض کردم وقتی شما به زیارت امام رضا ( ع ) میروید و میگویید : السلام
علیک در حد اینست که شما با انسان زندهای در این دنیا روبرو میشوید و
میگوئید : السلام علیک ، همان مقدار شما را شهود میکند . این همان مسئله
ولایت است ، ولایت معنوی .
در جلسه پیش عرض کردم در اینجا نقطه التقایی میان عرفان و تشیع وجود
دارد یعنی فکرها خیلی به هم نزدیک است . اهل عرفان معتقدند در هر
دورهای باید یک قطب ، یک انسان کامل وجود داشته باشد و شیعه میگوید در
هر دورهای یک امام و حجت وجود دارد که او انسان کامل است و . . . فعلا
نمیخواهیم این بحث را مطرح کنیم
نام کتاب : امامت و رهبری نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 82