نام کتاب : امامت و رهبری نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 69
شخص خودش تعیین کرده است و ائمه ( ع ) نیز به صلاحدید خودشان [ جانشین
خود را تعیین کردهاند ] بنابراین از نظر پیغمبر ( ص ) تعیین علی ( ع )
برای خلافت نظیر تعیین حاکم است برای مکه و تعیین امیر الحاج برای حجاج
. همانطور که در آنجا کسی نمیگوید که اگر پیغمبر فلان شخص را فرستاد برای
حکومت مکه ، یا مثلا معاذ بن جبل را فرستاد به یمن برای تبلیغ اسلام ، در
اثر وحی بود بلکه میگویند پیغمبر به حکم اینکه از ناحیه خداوند مدیر و
سائس مردم است در برخی مسائل که به او وحی نمیرسد به تدبیر شخصی خودش
عمل میکند ، [ در اینجا نیز باید گفت که پیغمبر ( ص ) به تدبیر شخصی
خودش علی ( ع ) را برای خلافت تعیین کرد ] .
اگر ما مسئله امامت را به همین سادگی طرح کنیم که مسئله حکومت دنیاوی
میشود ، غیر از اینکه بگوئیم این مسئله غیر از آن امامت محل بحث است ،
جواب دیگری نداریم چون همانطور که عرض کردم اگر مسئله به این شکل باشد
، اصلا لزومی ندارد که وحی دخالت کرده باشد . وحی حداکثر همین قدر دخالت
میکند که ای پیامبر ! تو وظیفه داری کسی را که صلاح میدانی تعیین کنی و او
هم برای بعد از خودش هر کسی را که صلاح میداند انتخاب کند و همینطور تا
دامنه قیامت . اگر امامت را به این شکل ساده و در سطح حکومت طرح کنیم
و بگوئیم امامت یعنی حکومت ، آنوقت میبینیم جاذبه آنچه که اهل تسنن
میگویند بیشتر از جاذبه آن چیزی است که شیعه میگوید . چون آنها میگویند
یک حاکم حق ندارد حاکم بعدی را خودش تعیین کند بلکه امت باید تعیین
کند ، اهل حل و عقد باید تعیین کند ، مردم باید تعیین کنند ، انتخاب او
باید بر اساس اصول دموکراسی صورت بگیرد ، حقی است
نام کتاب : امامت و رهبری نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 69