نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 165
" خاصیت نخستین " مینامیم ، مانند جرم و بعد و شکل و حرکت یا سکون .
بعضی خاصیتها مربوط به ذات جسم نیستند و عرضاند و فقط احساساتی هستند
که به واسطه خاصیتهای نخستین در ذهن ایجاد میشوند ، مانند رنگ و بو ، و
آنها را " خاصیتهای دومین " میگوییم " .
البته اینجا این اشکال پیش میآید که در صورتی که ما جمیع معلومات خود
را نسبت به عالم خارج - به حسب نظر لاک - مستند به حس میدانیم و فرض
این است که حس ارزش یقینی ندارد ، پس از چه راه میتوانیم حکم کنیم که
بعضی از خاصیتهای جسم ذاتی آنها هستند و بعضی عرضی و به عبارت دیگر بعضی
حقیقی هستند و در خارج واقعیت دارند و بعضی دیگر صرفا ذهنی ، در صورتی
که همه آنها به وسیله حس ادراک شدهاند و چه دلیلی هست که خاصیتهای
نخستین نیز مانند خاصیتهای دومین ذهنی محض نباشند ؟
این اشکال است که بعضی از دانشمندان مانند جرج برکلی را که عقیده لاک
را در باب " اصالت حس " پسندیدهاند وادار کرده است که جمیع
محسوسات را ذهنی بدانند ، و بعلاوه بنا بر اصالت حس که لاک قائل است ،
از چه راه برای یک سلسله معلومات که آنها را " وجدانیات " یا "
بدیهیات " نامید و یک سلسله معلومات دیگر که آنها را " امور تعقلی و
استدلالی " خواند ( که در بالا در ضمن نقل کلمات خودش اشاره شد ) ارزش
یقینی قائل است ؟ آیا بنا بر اصالت حس یا قبول این جهت که حس خطا
کار است میتوان برای غیر معلومات حضوریه ( علم نفس به خود و به اندیشه
و افعال و قوای خود ) ارزش یقینی قائل شد ؟
در هر صورت عقیده حسیون نیز درباره محسوسات مانند عقیده عقلیون است
و برای آنها ارزش نظری و معرفتی قائل نیستند . در میان فلاسفه جدید ،
مخصوصا از قرن نوزدهم به بعد ، شاید کسی یافت نشود که نظریه قدما را
درباب محسوسات بپذیرد .
در قرن نوزدهم نظریه " اتمیسم " [1] که ابتدا از طرف ذیمقراطیس
در قرن پنجم قبل از میلاد در یونان ابراز شده بود در اروپا قوت گرفت و
معلوم شد جسم برخلاف نظریه
. [1] atomism
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 165