نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 144
ابتدا پیش از آنکه وارد بحث دوام و توقیت " حقیقت " بشویم ، برای
آنکه از خلط مبحث جلوگیری کرده و دو مطلب را از یکدیگر تفکیک کرده
باشیم ، ببینیم آیا واقع و نفس الامر که مفاهیم و محتویات فکری و ذهنی
ما از آنها حکایت میکند موقت است یا دائمی ؟
تردیدی نیست که واقع و نفسالامری که قضیه ذهنی از آن حکایت میکند
ممکن است موقت باشد و ممکن است دائمی ، مثلا واقعیتهای خاص مادی در
عالم خارج موقت است زیرا ماده و روابط اجزاء آن دائما در تغییر است .
در طبیعت یک چیز در دو لحظه به یک حال باقی نمیماند . هر واقعیتی برای
یک مدت محدود در صحنه طبیعت ظاهر میشود و از بین میرود . این نوع
واقعیتها موقت و زائل شدنی است .
ولی یک نوع واقعیتهای مستمر و ابدی در خود طبیعت است ( قطع نظر از
ماوراء الطبیعه ) مثل واقعیت " حرکت " و اگر بگوییم " ماده در حرکت
است " از یک امر مستمر و دائمی حکایت کردهایم . در منطق قدیم درباب
قضایا که بحث از دوام و ضرورت و غیرها میشد مقصود این نوع دوام بود که
خاصیت بعضی از واقعیتهاست و این نوع از دوام مربوط به مطلب ما نیست .
پس واقعیتهای خارج از ذهن ممکن است موقت باشند و ممکن است دائمی .
حالا ببینیم آیا حقایق موقت است یا دائمی ؟ یعنی آیا مطابقت مفاهیم و
محتویات ذهنی با واقع و نفسالامر ( خواه موقت و خواه دائمی ) موقت
است یا دائمی ؟ البته نمیتواند موقتی باشد زیرا هرچند مفاهیم و محتویات
ذهنی ، یک واقعیت متغیر را که مربوط به یک لحظه خاص از زمان است
بیان کند ، مطابقت آن محتوای ذهنی با واقع خود ابدی است ، اختصاصی به
یک لحظه معین از زمان ندارد .
و به عبارت روشنتر آنچه مقید و محدود به زمان است واقعیت خارجی است
نه مطابقت مفهوم ذهنی با آن واقعیت خارجی ، مثلا موقعی که میگوییم "
ارسطو در قرن چهارم قبل از میلاد شاگرد افلاطون بوده است " یکی از روابط
متغیر اجزاء طبیعت را بیان کردهایم زیرا شاگردی ارسطو پیش افلاطون مربوط
به یک قطعه خاص از زمان است ( قرن چهارم قبل از میلاد ) .
اما این حقیقت که در فکر ما آمده همیشه و دائما صادق است و با واقع
خود مطابقت دارد یعنی در همه زمانها صادق است که ارسطو در قرن چهارم
قبل از میلاد شاگرد افلاطون بوده است .
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 144