نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 78
را . بالاخره اینها را از یکدیگر جدا کردند . بعد از مدتی که از قضیه
گذشت و جنگ جمل خاتمه پیدا کرد ، یک روز مالک با عایشه که خاله
عبدالله بود ملاقات میکند . عایشه از روی گله و شکایت میگوید تو آن روز
با خواهر زاده من چنین و چنان کردی . مالک قسم خورد که سه شبانه روز بود
غذا نخورده بودم . ( یکی از چیزهائی که برای خودشان ننگ میدانستند این
بود که در جنگ کشته بشوند و شکمشان پاره بشود و از شکم آنها قاذورات
بیرون بیاید . لهذا تا حد امکان کم غذا میخوردند ) اگر من یک چیزی خورده
بودم خواهرزادهات جان سالم از دست من بدر نمیبرد . در جنگ خندق
مسلمانها از گرسنگی سنگ به شکم خودشان میبستند و مردانه هم میجنگیدند .
این خارج از قانون خلقت و طبیعت نیست .
اساسا یک فلسفه روزه اینست که انسان را از ناز پروردگی خارج میکند .
شما روزهای اولی که روزه میگیرید چون اولی است که میخواهید از قانون ناز
پروردگی خارج بشوید خیلی بیحال میشوید ، ضعف شما را میگیرد ، ولی روزهای
آخر ماه میبینید با روزهائی که روزه نگرفتهاید هیچ فرقی نکردهاید .
بسیاری از این خیالاتی که ما میکنیم اشتباه است . بعضی از افراد عذرهای
بسیاری از کسانی را که روزه میخورند قبول ندارند ، میگویند روزه خورهائی
که به بهانه اینکه مریضند روزه نمیگیرند ، چون روزه نمیگیرند ضعیف
میشوند و چون ضعیف میشوند این ضعفشان را مانع روزه گرفتن میپندارند .
این حماقت است که کسی بگوید روزه از نیروی کار
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 78