responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 233
اتفاقا اجتهاد جزء مسائلی است که می‌توان گفت روح خودش را از دست‌ داده است . مردم خیال می‌کنند که معنی اجتهاد و وظیفه مجتهد فقط اینست‌ که همان مسائلی را که درهمه زمانها یک حکم دارد رسیدگی بکند مثلا در تیمم‌ آیا یک ضربه بر خاک زدن کافی است یا حتما باید دو ضربه بر خاک زد ؟ یکی بگوید اقوی یک ضربه کافی است و دیگری بگوید احوط دو ضربه برخاک‌ بزند ، یا مسائلی از این قبیل . در صورتی که اینها اهمیت چندانی ندارد ، آنچه اهمیت دارد مسائل نو و تازه‌ای است که پیدا می‌شود و باید دید که‌ این مسائل با کدامیک از اصول اسلامی منطبق است . بوعلی هم لزوم اجتهاد را روی همین اساس توجیه می‌کند و می‌گوید به همین دلیل در تمام اعصار باید اجتهاد وجود داشته باشد . این فکرضد فکر اهل تسنن است . در آن وقت اهل‌ تسنن حق اجتهاد را منحصر کردند ( البته به حسب ظاهر ) به یک افراد معین‌ ، که در اینجا شیعه با آنها موافق نیست . شیعه می‌گوید اجتهاد بابی است‌ که در تمام زمانها باید باز باشد . از نظر آنها ابوحنیفه ، مالک بن انس‌ ، شافعی و احمدبن حنبل چهار تا مجتهدند ، مجتهد جائز الخطا هم هستند . قرآن کریم تعبیری دارد : « و ما کان المؤمنون لینفروا کافه فلولا نفر من‌ کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین ». در تفسیر این آیه بحثهائی است‌ . ترجمه‌اش این است : مؤمنین چنین نیستند که همه‌شان یکجا کوچ کنند . چرا از هر فرقه گروهی کوچ نمی‌کنند برای اینکه در امر دین تفقه پیدا کنند . مقصود از اینکه مؤمنین چنین نیستند که یکجا کوچ کنند چیست ؟ یعنی برای‌ چه
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست