responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 106
شدیدا با قیاس کردن مبارزه کرده‌اند ، گفته‌اند : « الشریعه اذا قیست‌ محقت » شریعت اگر قیاس بشود محو می‌شود . مثل احمدبن حنبل نگفتند اساسا عقل حق اظهار نظر ندارد ، بلکه گفتند عقل حق اظهار نظر دارد ولی قیاس‌ روش عقلی نیست . و نه مثل شافعی راه بینابین را در پیش گرفتند و نه‌ مثل مالک اصلا در قیاس را بکلی بستند . ولی در عین حال برای عقل اصالت‌ قائل شده‌اند . شما رجوع بکنید به فقه اهل تسنن . علمای حنفی می‌گویند کتاب ، سنت ، اجماع و قیاس حجت است . علمای حنبلی می‌گویند کتاب ، سنت و اجماع حجت است . ولی وقتی وارد فقه شیعه می‌شوید می‌بینید آن‌ حرفها وجود ندارد ، می‌گویند کتاب ، سنت ، اجماع و عقل . این عقل که در اینجا آمده است ، همان راه وسط میان جهل و جمود است که ما اگر این عقل‌ را دخالت می‌دهیم در استنباط احکام ، بدانیم حجت خدا است . امام فرمود خدا دو تا حجت ، دوتا پیغمبر دارد : پیغمبر ظاهر و پیغمبر باطن . عقل ، پیغمبر باطن است . در عین حال گفته‌اند قیاس یک ذره حجت نیست . این ( عقل حجت است و قیاس حجت نیست ) همان راهی بود که برای ما باز کردند میان جمودی که در رأسش احمدبن حنبل قرار گرفته است و جهلی که معنایش‌ قیاس ابوحنیفه است . این همان اجتهاد به معنای واقعی خودش می‌باشد . متأسفانه بعدها در میان شیعه جریانهائی پیدا شد که عمده آن ، اخباریگری‌ است که بعدا عرض خواهم کرد . ولی راهی که در شیعه هست راه عقل است . عقل حجت است و حجت خدا است . اما عقل قانون دارد ، به نام عقل نمی‌شود هر اظهار نظری را
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 106
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست