نام کتاب : مساله حجاب نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 209
قدغن شده ، آیا ممکن است با چنین مبنائی ، پوشش چهره و دو دست ،
مخصوصا چهره ، لازم شمرده نشده باشد ؟
در جواب این استدلال میگوئیم : شکی نیست که واجب نبودن پوشش وجه و
کفین از این جهت نیست که ملاک و فلسفه اصلی پوشش در آن وجود ندارد ،
بلکه همچنانکه قبلا اشاره کردیم و از قدمای مفسرین نیز نقل نمودیم از جهت
اینست که ملاک دیگری ایجاب میکند که در این مورد استثناء به وجود آید .
آن ملاک دیگر اینست که پوشش وجه و کفین اگر به طور وجوب پیشنهاد شود
موجب حرج و فلج و سلب امکان فعالیت عادی از زن میگردد .
چنانکه قبلا هم گفتیم پوشش وجه و کفین مرز محبوسیت و عدم محبوسیت زن
است ، و مفهوم حجاب و اثر آن با اضافه کردن و حذف کردن این قسمت کاملا
عوض میشود .
برای اینکه این بحث بهتر روشن شود ، باید یک اصطلاح مربوط به علم اصول
فقه را توضیح دهیم :
اصولیین میگویند مباح بر دو قسم است : مباح اقتضائی و مباح لا اقتضائی
:
بعضی از کارها نه دارای مصلحتی است که باعث شود شارع آن را واجب کند
و نه دارای مفسدهای است که سبب شود حکم به تحریم آن دهد . این کارها به
علت اینکه ملاکی برای وجوب یا حرمت ندارند مباح شمرده میشوند و به همین
جهت آنها را مباحهای لا اقتضائی مینامند . شاید اکثر مباحات از این نوع
باشد .
نام کتاب : مساله حجاب نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 209