responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گفتارهای معنوی نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 266
که به او فارس یلیل می‌گفتند ، کسی که یک تنه با هزار نفر برابری می‌کرد . در جنگ خندق مسلمین در یک طرف و دشمن در طرف دیگر خندق بودند بطوری‌ که دشمن نمی‌توانست از آن عبور کند . چند نفر از کفار کهیکی از آنها عمرو بن عبدود بود خود را به هر طریقی شده به اینطرف خندق می‌رسانند . اسب‌ خود را جولان میدهد و فریاد می‌کشد : هل من مبارز ؟ مسلمانان که سابقه این‌ مرد را می‌دانستند ، احدی جرأت نمی‌کند پا به میدان بگذارد ، چون‌ میدانستند رفتن همان و کشته شدن همان . رسول اکرم ( ص ) فرمود چه کسی به‌ میدان این مرد می‌رود ؟ احدی از جاتکان نخورد جز جوانی بیست و چند ساله‌ که علی ( ع ) بود ، فرمود : یا رسول الله ! من . فرمود نه ، بنشین . بار دیگر این مرد فریاد کشید هل من مبارز ؟ احدی جز علی ( ع ) از جا تکان‌ نخورد . پیغمبر فرمود علی جان فعلا بنشین . دفعه سوم یا چهارم که مبارز طلبید ، عمر بن خطاب برای اینکه عذر مسلمانان را بخواهد گفت یا رسول‌ الله اگر کسی جواب نمی‌گوید عذرش خواسته است ، این شخص ، غولی نیست‌ که کسی بتواند با او برابری کند . یک وقت در سفری ، دزد به قافله ما حمله کرد . او یک کره شتر را روی دستش بلند کرد به عنوان سپر . با این‌ غول که یک انسان نمی‌تواند بجنگد . بالاخره علی ( ع ) می‌آید و چنین‌ قهرمانی را بخاک می‌افکند ، یعنی بزرگترین قهرمانی‌ها ، و روی سینه او می‌نشیند . می‌خواست سر این قهرمان را از بدن جا کند .
او خدو انداخت بر روی علی
افتخار هر نبی و هر ولی
از شدت عصبانیت که داشت آب دهان به صورت مبارک علی
نام کتاب : گفتارهای معنوی نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 266
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست