responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گفتارهای معنوی نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 103
پرتاب می‌کردند . یکی دو نفر از صحابه ابا عبدالله که خودشان رابرای‌ ایشان سپر قرار داده بودند ، روی خاک افتادند . یکی از آنها سعید بن‌ عبدالله حنفی به حالی افتاد که وقتی نماز ابا عبدالله تمام شد ، دیگر نزدیک جان دادنش بود . آقا خودشان را به بالین او رساندند . وقتی به‌ بالین او رسیدند ، او جمله عجیبی گفت عرض کرد : " یا ابا عبدالله ! اوفیت ؟ " آیا من حق وفا را بجا آوردم ؟ مثل اینکه هنوز هم فکر می‌کرد که حق حسین آنقدر بزرگ و بالاست که این مقدار فداکاری هم شاید کافی‌ نباشد . این بود نماز ابا عبدالله در صحرای کربلا . ابا عبدالله در این نماز تکبیر گفت ، ذکر گفت ، « سبحان الله » گفت‌ ، « بحول الله و قوته اقوم واقعد » گفت ، رکوع و سجود کرد ، دو سه ساعت‌ بعد از این نماز برای حسین ( ع ) نماز دیگری پیش آمد ، رکوع دیگری پیش‌ آمد ، سجود دیگری پیش آمدآبشکل دیگری ذکر گفت . اما رکوع ابا عبدالله‌ آن وقتی بود که تیری به سینه مقدس وارد شد و ابا عبدالله مجبور شد تیر را از پشت سر بیرون بیاورد . آیا می‌دانید سجود ابا عبدالله به چه شکلی‌ بود ؟ سجود بر پیشانی نشد چون ابا عبدالله قهرا ازروی اسب بر زمین افتاد . طرف راست صورتش را روی خاکهای گرم کربلا گذاشت . ذکر ابا عبدالله‌ این بود : « بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله » . و لا حول و لا قوش الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله‌ الطاهرین . بسمک العظیم الاعظم . . . خدایا ! عاقبت امر همه ما را ختم به خیر بفرما ، توفیق عبادت‌
نام کتاب : گفتارهای معنوی نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست