responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 89
معمارها و بناها گرفته شده که می‌گویند زیرساز و روساز ساختمان ، مثلا در یک اتاق ، آجر و آهن و سایر مصالحی را که اساس استحکام آن را تشکیل‌ می‌دهند می‌گویند " زیرساز " و چیزهایی را که جنبه دکور و زینتی دارد مثل‌ گچی که روی دیوارها می‌کشند و رنگی که می‌کنند می‌گویند " روساز " آیا منظور مارکس این بوده است که اساس جامعه ، یعنی آن که استخوانبندی‌ جامعه است اقتصاد است ، اینهای دیگر جنبه فانتزی دارد ؟ یعنی معیشت و معاش انسان اساس زندگی فرد و جامعه هر دو است و تا این بعد درست نشده‌ نوبت به هیچ چیز نمی‌رسد ، اگر این بعد درست شد و فراغت و امکاناتی‌ برای انسان پیدا شد آنگاه به دکورش هم می‌پردازد ، آنوقت گچی و رنگی و نقاشی و غیره ، و الا تا آن نباشد این نیست ، که خود این هم اساسا یک‌ فکری است ، مولوی می‌گوید : "
آدمی اول اسیر نان بود
" و حرف درستی هم هست ، [ حدیث ] " « من لا معاش له لا معاد له » " نیز چنین مطلبی است ، البته نه این که یک قاعده کلی باشد ولی به طور تقریبا اکثریت می‌شود گفت یا بگوییم اصل اول در انسان این است که انسان‌ باید شکمش سیر باشد و مسکنی داشته باشد ، همینهایی که با پول می‌شود آنها را تهیه کرد و با پول قابل معاوضه است ، یعنی مادیات ، اینها باید درست بشود ، بعد که درست شد ، آنوقت به اصطلاح دل و دماغ برای انسان‌ پیدا می‌شود ، آن امور چیزهایی است که به اصطلاح به دل و دماغ مربوط است‌ ، اول این شکم باید سیر شود ، وقتی که شکم سیر شد آنگاه نوبت فلسفه سازی‌ و هنر زیبایی و شعر و نقاشی و مجسمه سازی و به قول اینها دین و غیره‌ می‌رسد آیا خود ما نمی‌گوییم " شکم گرسنه ایمان ندارد " ؟ این معنایش‌ این است که اول معاش است ، شکم گرسنه نه ایمان دارد ، نه عشق دارد ، نه اخلاق دارد ، نه فلسفه دارد ، معاش ، اساس و زیربناست ، این که‌ درست شد آنها هست ، و شما می‌بینید هر جامعه ای که از مرحله احتیاجات‌ اولیه گذشته به ظرائف تمدن پرداخته است که اغلب جامعه های استثمارگر اینطور هستند جامعه یونانی به دلیل اینکه جامعه برده داری بود و یک‌ اقلیت یونانی اکثریتی را برده کرده و
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست