نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 74
بگیریم ، و بعد برویم دنبال دلیل بر فطری بودن یا نبودن اینها .
فطریات احساسی
. 1 حقیقت جویی
این گرایشها که گفتیم احیانا " مقدسات " هم نامیده میشوند اجمالا پنج
مقوله هستند ، یا لااقل ما فعلا پنج مقوله از اینها را میشناسیم . یکی از
آنها مقوله " حقیقت " است . مقوله حقیقت را ما میتوانیم مقوله "
دانایی " یا مقوله " دریافت واقعیت جهان " هم بنامیم . مقصود این
است که در انسان چنین گرایشی وجود دارد ، گرایش به کشف واقعیتها
آنچنان که هستند ، درک حقایق اشیاء " « کما هی علیها » " ، اینکه
انسان میخواهد جهان را ، هستی را ، اشیاء را آنچنان که هستند دریافت کند
. از دعاهای منسوب به پیغمبر اکرم است که میفرموده است : « اللهم ارنی
الاشیاء کما هی » .
اساسا آن چیزی که به نام " حکمت " و " فلسفه " نامیده میشود هدفش
همین است . اصلا اگر بشر دنبال فلسفه رفته است برای همین حس بوده است
که میخواسته حقیقت را و حقایق اشیاء را درک کند . ما نام این حس را
میتوانیم " حس فلسفی " هم بگذاریم . میخواهید بگویید " حقیقت جویی
" ، میخواهید بگویید " مقوله حقیقت " ، " مقوله فلسفی " یا "
مقوله دانایی " ، جملهای هست که من دیدم قدیمترین کسی که این تعبیر را
به کار برده است بوعلی سینا بوده و دیگر من اطلاع ندارم که قبل از او هم
چنین
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 74